متناقض نما وتضاد

آرایه ی متناقض نما وتضاد

برای بعضی از دانش آموزان تشخیص ودرک  تفاوت های این دو آرایه گاهی مشکل

است ودچار ابهام می شوند .در این جا تعریف ساده ای از آن دو به دست می دهم

.باشد که راه گشای عزیزان دانش آموز گردد .

 آرایه ی متناقض نما را ناسازنما یا بیان نقیضی نیز می گویند.

به این دو جمله دقت کنید : 1- روز همه جا روشن است وشب همه جا تاریک 2-

مفت هم گران است

در جمله ی اول بین روز وشب از یک طرف وروشن وتاریک از طرف دیگر تضاد وجود

دارد . در جمله ی دوم نیز  بین مفت وگران تضاد وجود دارد .پس  چه تفاوتی بین

جمله ی اول وجمله ی دوم وجود دارد؟ درک کدام جمله نیاز به تفکر وتامل دارد

وذهن را به تلاش وا می دارد ؟ در کدام جمله باید از معنای ظاهری کلمات متضاد

عبور کرد تا به معنی باطنی ومقصود اصلی نویسند ه یا گوینده رسید ؟

 پاسخ : در جمله ی اول ما به راحتی معنا ومقصود نویسنده را درک می کنیم وذهن

ما نیز برای درک آن نیازی به کوشش وتجزیه وتحلیل ندارد ؛ چون  معنای کلمات

متضاد ( روز وشب ) و( روشن وتاریک )به هم وابسته نیستند وهر کدام معنای

مستقل خود را دارند . پس در جمله ی اول فقط آرایه ی تضاد وجود دارد .

 اما در جمله ی دوم ( مفت هم گران است )  یعنی چه ؟معنی آن به راحتی قابل

فهم نیست و با ید  ذهن ما به تکاپو بیفتد تا آن را درک کند . دو کلمه ی متضاد (

مفت و گران) طوری به کار رفته اند که باید معنای جدیدی از ترکیب آن دو به دست

آوریم . چه معنایی ؟ اصلا این قیمت نمی ارزد یا ارزان هم که بخری باز انگار گران

خریده ای .

 در حقیقت دو کلمه ی متضاد طوری به کار می رود  که معنای جدیدی به ما می

دهند .توگویی اصلا  تضادی در کار نیست  ودو کلمه ی متضاد با همکاری هم می

خواهند ذهن ما را به چالش بکشند  . به همین خاطر به آن متناقض نما می گویند ؛

یعنی در ظاهر با هم تضاد دارند اما در باطن تضادی وجود ندارد .

 مثال دوم: 1- یکی درد ویکی درمان پسندد 2- دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

در مثال اول بین ( درد ودرمان ) ودر جمله ی دوم بین ( دولت وفقر ) تضاد وجود دارد

.در جمله ی اول کلمات متضاد مستقل از هم هستند ومعنای آن نیز کاملا آشکار

وقابل فهم .

اما در جمله دوم شاعر از خدا می خواهد که دولت یا ثروت فقر رابه او بدهد ! مگر

ثروت وفقر با هم جمع می شوند ؟ آدم فقیر که ثروتمند نیست یا برعکس . پس

شاعر چه می خواهد بگوید ؟ برای شاعر فقر عین ثروت است . یعنی من شاعر

فقیری خودم را عین ثروتمندی می دانم و به آن افتخار می کنم ؛ پس آن را از خدا

می خواهم؛ چرا که در ثروت آفت ها می بینم  که در فقر نیست  .

شاعر در جمله ی دوم به صورت هنر مندانه  با دو کلمه ی متضاد ( دولت وفقر )

معنای جدیدی به ما منتقل می کند ,به طوری که ذهن ما کاملا آن را می پذیرد  و از 

تلاش برای درک این معنی جدید لذت می برد .

پس آرایه ی متناقض نما از تضاد هنری تر , زیباتر وپیچیده تر است و درک آن نیاز به

کوشش ذهن دارد .

آرایه ی متناقض نما گاهی به صورت تر کیب وصفی یا اضافی می آید ؛ مانند : درد

بی دردی , فریاد خاموشی ,حاضرغایب یا دولت فقر . گاهی نیز به صورت جمله می

آید ؛ مانند : (غیرعریانی لباسی نیست تا پوشد کسی)  یا (بیشی را در کمی

دانستند ).

سوال : آرایه ی متناقض نما وتضادرا در بیت زیر تشخیص داده و آنها را توضیح دهید

: ازدشمنان برند شکایت به دوستان / چو ن دوست دشمن است شکایت کجا برم .

شب به خیر . حسن دهقان  

پاسخ به سوال

 عزیزی پرسیده بود که آیا  کنایه یا مجاز هم جزء اجزای جمله است ؟ 

پاسخ : خیر ؛ کنایه,مجاز,استعاره و... جزء آرایه های ادبی هستند وربطی به اجزای

جمله ندارند .اجزای  اصلی تشکیل دهنده ی جمله عبارتند از : نهاد , مفعول , مسند

,متتم, منادا , قید و فعل .صفت ومضاف الیه  جزء نقشهای وابسته هستند ؛ یعنی

به نقش قبل از خود اضافه می شوند .معطوف , بدل و تکرار نیز نقش های تبعی

هستند ؛ یعنی تابع نقش قبل از خود هستند . روز گار به کام . حسن دهقان