حرف «مگر» ومعنای مختلف آن در کتب فارسی دبیرستان

 حرف مگر دارای معانی مختلفی است از جمله  : الا،لیکن ، به غیر وبه جز ، شاید ،حتماً،یا ، آیا ، گویی، از قضا، فقط ، چه خوبست وبه جاست ، به امید آنکه .بنابر این برای بیان درست معنی جملات وعبارات باید به معنی این حرف دقت کرد . در اینجا جملاتی را که با این حرف در کتب فارسی 1-2-3متوسطه دوم به کار رفته است ، بررسی می کنم .

1-مگر به معنی آیا :

از فارسی دهم :مگر( آیا) نمی بینی میان همه خانه ها دیوار است ؟ ( ص 26 ) مگر (آیا ) به راستی جز این است ؟( ص77) تومگر( آیا ) از شیشه روغن ریختی ؟ (،ص116) ومگر(آیا ) می شد بگویی آری ؟ (ص137)

فارسی یازدهم :مگر ( آیا ) تو را به نفس خویش حاجت نمی باشد ؟( ص 118 ) مگر ( آیا) نه راهنمای ما هر شامگاهان ...( ص 146)

فارسی دوازدهم :مگر ( آیا) سر پادشاهی کردن نداری ؟ ( ص 107) مگر ( آیا ) می خواهی آبروی خودت را ببری ؟ (ص133) مگر (آیا) یادتان رفته وقتی با هم قرار ومدار گذاشتیم . ( ص138) مگر( آیا) نمی دانی داری به عالمی بی پایان و...قدم می گذاری ؟ (ص154) من خود نیز مگر(آیا) در خور ملامت نیستم ؟ ( ص159)

2- مگر در معنی الا یا به جز ( حرف استثنا ) :

فارسی دهم :حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست ( ص51)مگر تو را مگر تورا( ص137)

فارسی یازدهم : مگر از تنی چند از اطبا ( ص17)مگر سرو را که ثمره ای ندارد (ص71)

مگر آن که شوقی باشد ،مگر آنکه کاری باشد ،مگر آن که مهری باشد ( ص142 )

فارسی دوازدهم :مگر آنکه مرگ ما را خواسته باشی (ص136)

3- مگر در معنی از قضا واتفا قاًاز فارسی دهم : مگر( اتفاقً) آواز من رسید به گوش (ص35)

4- مگر در معنی شاید از فارسی دوازدهم : مگر آتش تیز پیدا کند (ص101)

5-مگر در معنی به امید آن که از فارسی دوازدهم : مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی(ص10)

6- مگر به عنوان حرف از فارسی دوازدهم : مگر چقدر فاصله بود تا نیروهای دشمن ( ص90) .        ایام به کام .حسن دهقان

 

فعل مضارع التزامی ( ادبیات سال نهم . ص 53)

 کتاب در تعریف مضارع التزامی نوشته است : وقوع کاری را در زمان حال با تردید ، شک،شرط یا آرزو بیان می کند .

 حالا ممکن است دانش آموزی بپرسد که تعریف کتاب با اسم مضارع التزامی چه ارتباطی دارد ؟

از آن جا که متأ سفانه بعضی از تعاریف کتاب  یا مبهم هستند یا ناقص ، آن را توضیح می دهم تا ابهام موجود برطرف شود .

التزام  از نظر لغوی بر وزن افتعال عربی است ؛ یعنی کاری را لازم وواجب دانستن است ؛ مثلا ً : باید به مدرسه بروم .پس مدرسه رفتن لازم وواجب است .

حالا تعریف مضارع التزامی در زبان فارسی :  انجام گرفتن کاری را در زمان حال به صورت الزام ( باید ) ، شک وتردید ، شرط،آرزو وخواهش بیان می کند :

باید به قوانین احترام بگذاریم.شاید به تهران بروم . اگر ورزش بکنیم ،سالم می مانیم . کاش  باران بیاید.خواهش می کنم خود کارتان را به من بدهید

حالا چون بیان این گونه فعلها به صورت شک ، شرط، آرزو وخواهش هم به صورت التزام بیان می شود، همه را در زیر مجموعه مضارع التزامی آورده اند. ( ماضی التزامی نیز همین گونه است ) عصرتان به خیر .حسن دهقان  

 

یکی پند

صد سال ره مسجد ومیخانه بگیری 

عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری 

از پیر خرابات تو بشنو یکی پند :

 هر دست که دادی به همان دست بگیری . شیخ بهایی

ریشه واژه ی گِیَه ( پسر ) در زبان لری بختیاری

این واژه در زبان پهلوی ( قبل از اسلام) گیان بوده است که به گِیَه تبدیل

می شود . جالب آن جاست که همین واژه ی گیان در گذر زمان به واژه ی

جان تبدیل می شود. بنابراین معلوم می شود که پسر چقدر برای بختیاری ها

ارزشمند بوده و هست که به آن   هنوز هم در زبان خود گِیَه می گفتند و

می گویند. پس گِیَه به معنی جان وزندگی است .( برگرفته از کتاب نامه ی

باستان . دکتر جلال الدین کزازی )  .شبتان به خیر .حسن دهقان 

های بیان حرکت ( های غیر ملفوظ)

 یکی از تغییراتی که از  زبان فارسی میانه ( پهلوی )به فارسی نو (

امروزی) اتفاق افتاد ، حذف واج «گ» بود که درآخر بعضی از کلمات بود .

کلماتی مثل : خنده ، نامه ، جامه ؛ هنگامه ، میانه و... . این کلمات در زبان

فارسی میانه یا پهلوی خندگ ، نامگ، جامگ ، هنگامگ .میانگ تلفظ می

شدند . که در گذر زمان  در فارسی نوحرف «گ» از آنها حذف شد و خندَ ،

نامَ ، جامَ و... تلفظ می شدند . برای نوشتن این کلمات به خاطر این که با

نام وجام و میان وخند  اشتباه گرفته نشود به آخر این کلمات « ها» اضافه

کردند تا با هم تفاوت معنایی داشته باشند وخواننده  تفاوت بین  نام ونامه 

را تشخیص دهد . از این جهت « های بیان حرکت یا هایی که نوشته می

شود ولی تلفظ نمی شود » به آخر این کلمات  به جای حرف« گ »اضافه

شد .(برگرفته از کتاب تاریخ زبان فارسی .دکتر مهری باقری ) پیشاپیش عید

فطر ،عید بندگی ،بر همه ی روزه داران عزیز مبارک باد .حسن دهقان 

( ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران ) سال دوازدهم

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران  /  بیداری ستاره در چشم جویباران

ابتدا آرایه ها : 1- تشبیه پنهانی یا مضمر ؛ معشوق را به برگ گل تشبیه کرده است که از برگ  گل نیز مهربانتر است 2- مهربانی را به برگ  گل نسبت داده است ( تشخیص )3- بوسه های باران : اضافه استعاری وتشخیص ( باران به انسانی تشبیه شده است که چیز ی را می بوسد )4- بوسه : استعاره از برخورد قطرات باران بر روی برگ 5- بین بیداری وچشم مراعات نظیر یا تناسب وجود دارد 6- بیداری ستاره  : اضافه ی استعاری وتشخیص ( ستاره به انسانی که بیدار است ، تشبیه شده است )7-چشم جویباران : اضافه استعاری وتشخیص ( جویبار به انسانی تشبیه شده است که چشم دارد )8- واج آرایی در صامت ر( 8 بار ) مصوت بلند آ(8 بار) صامت ب (6 بار) 9- تشبیه معشوق به ستاره در مصراع دوم

معنی  مصراع اول: ای معشوق من تو از برگهای گل  که در زیر قطرات باران لطیف تر وزیباتر به نظر می رسد ، مهربانتر و زیباترهستی .

معنی مصراع دوم :تو مثل  درخشش ستاره در میان آب جویباران زیبا هستی  ( دیدن چهره ی ماه وستاره در میان آب از دیدن مستقیم ماه وستاره زیباتر است )

 البته مصراع دوم را نیز می توان این گونه نیز معنی کرد: ای معشوق من تو از درخشش ستاره در میان آب جویباران نیز زیباتر هستی

درباره ی تشبیه پنهانی که در قدیم به آن مُضمَر می گفتند ،باید در بخشی جدا گانه آن را توضیح داد.عصرتان  به خیر.حسن دهقان      

 

( در حلقۀ زلف کعبه زد دست )

حلقۀ زلف ، اضافۀ تشبیهی است . حلقه  از نظر شکل ظاهری و دایره مانند آن به زلف تشبیه شده است . اما نکتۀ اساسی مصراع آن است که در قدیم به حلقه هایی که برچار چوب در یا صندوقچه نصب می کردند وقفل یا زنجیر را بدان می انداختند ،زلفین می گفتند ؛ چون از نظر شکل ظاهری مانند هم بودند .  عصر به خیر .حسن دهقان