حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کارام درون دشت ،شب  خفته است( ادبیات سال دهم،ص82)

نکته اساسی از نظر خواندن درست بیت آن است که باید در مصراع دوم بعد از دشت ویرگول (کاما) گذاشت  و نباید با نقش نمای اضافه خواند .البته این وظیفه کتاب ونویسندگان آن بوده که بعد از دشت کاما قرار دهند تا دانش آموز دشت ِ شب نخواند .دشتِ شب معنا ندارد . حالا اگر بعد از دشت کاما بگذاریم ،معنی  مصراع دوم این می شود : آرام درمیان دشت در هنگام شب خوابیده است .

 نکته اساسی در تشخیص معنای درست بیت ، درست خواندن آن است وگر نه نمی توانیم بیت را درست معنا کنیم .عصر پاییزتان به خوبی . حسن دهقان

 

بر قدم او قدمی می کشید   /   وز قلم او رقمی می کشید (سال یازدهم)

معنای مصراع اول که آسان است  : زاغ پای خود را جای پای کبک می گذاشت ( کنایه از تقلید کردن از کبک )

معنای مصراع دوم : ز یعنی : با؛ قلم در این جایعنی : پا ؛ رقمی می کشید یعنی  : نقش می زد  ،نقاشی می کرد

زاغ آنچنان راه رفتن کبک را تقلید می کرد که گویی با پای کبک دارد راه می رود و بر روی زمین نقش پایش را می زند(نهایت تقلید )  .عصر آدینه شما به شادی .حسن دهقان

لوستْر یا لوستِر

هر زبان برای خود دستگاه گفتاری خاصی دارد که با دستگاه گفتاری دیگر زبان های دنیا تفاوت دارد . در زبان فارسی واج ها طبق قاعده این زبان در کنار هم قرار می گیرند وتکواژها وواژه ها را می سازند. یکی از این قواعد واجی آن است که: دو صامت بدون واسطه مصوت هم می توانند  در کنار هم قرار بگیرندامابیشتر از آن نمی توانند بدون واسطه در کنار هم قرار گیرند ؛ چون تلفظ ان برای ما فارسی زبانان دشوار است .مانند «رَفت » که از یک صامت ر + یک مصوت کوتاه +دو صامت ف و ت ساخته شده است . البته این برای دستگاه گفتاری زبان فارسی است ودر زبان های دیگر دنیا ممکن است که سه صامت یا حتی بیشتر هم بدون واسطه  یک مصوت هم در کنار هم بیایند ؛ مانند زبان فرانسوی. همین کلمه لوستر را در زبان فرانسوی با ساکن تلفظ می کنند ( سه صامت در کنار هم )اما چون با قواعد واجی زبان فارسی هم خوانی ندارد و تلفظ آن برای ما فارسی زبانان دشوار است ، باید آن را با کسره تلفظ کنیم (لوستِر)تا از یک هجا آن را به دو هجا تبدیل کنیم (لوس /تِر).

کلماتی که از زبان های بیگانه وارد زبان فارسی می شوند و معادل فارسی هم برای آ نها وجود ندارد، ابتدا باید با قواعد واجی زبان فارسی تطبیق داده شود وبعد تلفظ گردد .این کارنه تنها  نشانه بی سوادی  نیست ،بلکه موجب تقویت زبان فارسی نیز می شود . هیچ الزامی هم نیست که برای تلفظ این گونه کلمات خودمان را به زحمت بیندازیم و اصل آنها را بیان کنیم. عصر پاییزتان  به خوبی . حسن دهقان

می گفت گرفته حلقه بر در  / کامروز منم چو حلقه بر در( درس از کعبه گشاده گردد این در )

بین «حلقه بر در» مصراع اول ودوم جناس تام یا همسان وجود دارد . حلقه بردر گرفتن در مصراع اول یعنی در حالی که حلقه های در کعبه را در دست گرفته بود . اما در مصراع دوم « امروز منم چو حلقه بر در »به معنی یکی شدن با عشق ونهایت عاشقی است .همان طور که بین حلقه ودر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد ودروازه بدون حلقه قابل تصور نیست ، عاشق را هم بدون عشق نمی توان تصور کرد .پس« حلقه بر در بودن» در مصراع دوم به معنی نهایت عاشقی ویکی شدن با عشق است . پس معنی مصراع این می شود : امروز من مانند حلقه های درکعبه گرفتار عشق هستم ونمی توانم از آن جدا شوم .چون در بیت بعد می گوید: گویند زعشق کن جدایی / این نیست طریق آشنایی .  اگر بخواهیم آن را به معنی متوسل شدن بگیریم معنای ضعیفی به دست می دهد .صبحتان به شادمانی .حسن دهقان

عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد / دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت

سال روز آیینه عشق وعرفان ،حضرت حافظ بر عاشقان ودوستداران ایشان گرامی باد  .

 

صفت جانشین اسم

صفت یکی از انواع کلمه است که برای توصیف کلمه ی ماقبل خود به کار می رود ویکی از ویژگی های آن را بیان می کند . انسان عاقل ، من بیچاره و.... اما اگر صفت در نقش صفتی خود به کار رود وبعد از نقش نمای اضافه بیاید هیچ کدام از نشانه های اسم یا کلمه ی دیگر را نمی پذیرد ؛ مثل علامت های جمع ، یای نکره ، این وآن وکدام یا هر. در این موارد صفت فقط نقش صفت دارد ولاغیر؛مثل رودخانه خروشان  ،که شما هر علامتی را که بخواهید اضافه کنید باید به موصوف « رودخانه» اضافه کنید نه صفت ؛ این رودخانه خروشان ،رودخانه های خروشان و.... حال اگر همین صفت به جای اسم بنشیند تمام ویژ گی های اسم را به خود می پذیرد ؛ یعنی علامت جمع ، یای نکره ، این وان وکدام وهر ونقش های گوناگون را می پذیرد ؛ چون از حالت صفتی خود خارج شده است ؛مثال :کتاب نویسنده .« نویسنده  »در اصل صفت فاعلی است اما در اینجا به جای موصوف قبل از خود نشسته است . عبارت در اصل این بوده است : کتاب مرد یا زن نویسنده که مرد یا زن حذف شده است و نویسنده جای آن را گرفته است . بنابر این تمام ویژگی های آن را هم می پذیرد . می توانیم بگوییم کتاب این نویسنده ، کتاب نویسنده ای ، کتاب کدام نویسنده و....

پس اگر دیدیم که صفتی نشانه های اسم را پذیرفت  ، آن صفت ، صفت جانشین اسم است . عصرتان به شادی وسلامتی . حسن دهقان

 

پسر نوح با بدان بنشست / خاندان نبوتش گم شد

نقش خاندان نبوتش چیست ؟ اگر بگوییم نهاد است پس معنی مصراع دوم این می شود : خاندان نبوت او ناپدید یا مفغود شد .این معنی نمی تواند درست باشد .پس خاندان نبوتش  نمی تواند نهاد باشد .نقش درست آن « مفعول »است  . و« گم شد» معنی از دست دادن می دهد . پس معنی مصراع دوم این می شود : خاندان نبوت خود را از دست داد.  نهاد آن نیز پسر نوح است .عصر آدینه شما به خیر وخوبی .حسن دهقان  

زهم رد نمودند هفتاد حرب ( ادبیات سال یازدهم ، ص108)

 کلمه محوری مصراع حرب است . حرب به معنی جنگ ، نبرد یا کارزار است .پس معنی مصراع می شود : از هم هفتاد جنگ را رد کردند . این معنی با توجه به بیت درست نمی نماید . حرب را باید مجاز از حربه بگیریم به علاقه لازمیت ؛ یعنی جنگ ووسیله جنگیدن لازم وملزوم هم هستند  .حربه یعنی وسیله جنگ مانند خنجر وشمشیر ونیزه و.... پس معنی مصراع این می شود : از هم هفتاد ضربه وسا یل جنگی مثل شمشیر ونیزه  را رد نمودند.عصرتان به خوبی وشاد کامی . حسن دهقان 

واژه �مرداد�

مرداد یا صورت قدیم آن مرتات ،پنجمین ماه سال خورشیدی، به معنی مرگ ونیستی است . اما اصل این کلمه امرداد یا امرتات بوده است ؛ یعنی ماهی که در آن مرگی نیست . الف اول کلمه ی امرداد پیشوند نفی  بوده است که در قدیم بر سر واژه می آوردند وآن را منفی می کردند.  امروزه بر اثر کثرت کاربرد آن آرام آرام ، الف آن به غلط حذف شده است  وبه صورت مرداد در آمده است .؛ یعنی ماه مرگ ونیستی!!!به نقل از استاد سعید نفیسی . عصرتان به خیر . حسن دهقان