خورشید در جشنی بی غروب ( ادامه گنچ حکمت . سال یازدهم )
خورشید در جشنی بی غروب ، بر بام روشن جهان ایستاده بود
آرایه ها : 1- استعاره وتشخیص (بر پا کردن جشن و ایستاده بود را به خورشید نسبت داده است)
2- جشنی بی غروب : کنایه از جشنی همیشگی و جاودان
3- بام روشن جهان :اضافه استعاری(جهان به عمارتی تشبیه شده است که بام دارد ) 4- بین خورشید وغروب و خورشید و روشن : مراعات نظیر یا تناسب
معنا : خورشید در حالی که جشنی جاودان برپا کرده بود ، بربالای بام روشن جهان ایستاده بود .
وتولد جمهوری گل محمدی را کل می کشید
آرایه ها :1- استعاره وتشخیص (کِل می کشید را به خورشید نسبت داده است )
2- تولد جمهوری گل محمدی : اضافه استعاری وتشخیص
3- کل می کشید : کنایه از شادی کردن
4- گل محمدی : استعاره از انقلاب اسلامی
معنا : وبرای به وجود آمدن انقلاب اسلامی شادی می کرد .
ادامه دارد . عصر زیباو گرم بهاریتان به خوبی . حسن دهقان