آسمان با هفت دست گرم ( گنج حکمت . فارسی یازدهم )
آسمان با هفت دست گرم وپنهانی دف می زد .
جمله را می توان به دو صورت خواند :1- بعد از دست کاما بگذاریم در آن صورت گرم وپنهانی قید جمله می شود 2-بعد از دست کسره اضافه بگذاریم . در آن صورت گرم وپنهانی صفت برای دست می شود . هر دو صورت هم درست است.
آرایه ها : 1-استعاره وتشخیص : برای آسمان دست پنهانی قائل شده است ودف زدن را هم به آسمان نسبت داده است.
2-دف زدن : کنایه از شادی کردن
3- دست گرم : حس آمیزی ( بینایی ولامسه )
4- هفت دست : استعاره از هفت طبقه آسمان
5-گرم :کنایه از شور واشتیاق فراوان
معنا : هفت طبقه آسمان با شور واشتیاق فراوان وپنهانی شادی می کردند .
ورنگین کمانی از شوق وشور ،کلاف ابر های تیره را از هم باز می کرد
آرایه ها : 1- تشبیه شوق وشور به رنگین کمان
2- کلاف ابرهای تیره : اضافه تشبیهی
3- استعاره وتشخیص : باز می کرد را به شوق وشور نسبت داده است
4-بین رنگین کمان وابر : تناسب یا مراعات نظیر
5- ابرهای تیره : استعاره از فضای سیاه وپر از ظلم وستم حکومت
معنا : شوق وشور زیبای انقلابی فضای پر از ظلم وستم حکومت را از بین می برد . ادامه دارد .عصرتان به شادکامی . حسن دهقان