اگر کوه آتش بود بسپرم / از این تنگ خوار است اگر بگذرم

کلمه ی محوری بیت « تنگ » است .تنگ به معنی باریکه ای است میان آتش .در قدیم یکی از راه های اثبات بی گناهی انسان ، عبور از میان آتش بود . هیزم زیادی می آوردند واز میان آن باریکه ای برای گذر شخص ایجاد می کردند واو می باید از میان آن باریکه می گذشت .حضرت فردوسی در چند بیت بعد  به این نکته اشاره می کند :نهادند بر دشت هیزم دو کوه . این مصراع هم به مقدار فراوان هیزم ها وهم طرز قرار دادن هیزم ها وایجاد راه باریکی در میان آن اشاره دارد . عصرتان به خوبی وشادی .حسن دهقان

تجاهل العارف( تجاهل عارف) یا نادان نمایی

 یکی از آرایه های معنوی شعر « تجاهل العارف» است . یعنی انسان دانا وآگاه عمداًخود را به نادانی می زند ویا تظاهر به نادانی می کند .در روز مره نیز گاهی پیش می آید که مردم از آن استفاده می کنند .مثلا ً معلم به دانش آموز می گوید : توباید درس بخوانی یا من ؟ یا مردی به همسرش می گوید: نمی دانم تو باید غذا بپزی یا من ؟ و.... این آرایه معمولاًبه صورت سوال بیان می شود ودر پایان عبارت باید علامت سوال گذاشت .  این آرایه برای بیان شگفتی ،مبالغه در تشبیه یا توبیخ مخاطب به کار می رود .

  مثلاًحضرت  سعدی  می فرمایند :

ندانم این شب قدر است یا ستاره روز /تویی برابر من یا خیال در نظرم ؟

یا آذر بیگدلی :

قدي داري خرامان ،نخل ياسروي نمي‌فهمم /  رخي داري فــروزان ،مهر يا ماهي نمي‌دانم؟

اما در ادبیات سال دوازدهم در درس شکوه چشمان تو شاعر در دو بیت از این آرایه استفاده کرده است :

آه این سر بریده ماه است درپگاه /یا نه سر بریده خورشید شامگاه ؟

خورشید بی حفاظ نشسته به روی خاک /یا ماه بی ملاحظه افتاده بین راه ؟

شاعر بامبالغه در  تشبیه سر بریده شهید حججی به ماه یا خورشید به شکلی زیبا وهنری از این آرایه استفاده کرده است . عصرتان به خیر وخوبی.  حسن دهقان

معادل فارسی انسان ، بشر وآدم

هر سه این کلمات عربی هستند و از زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند .اما ممکن است کسی بپرسد پس معادل فارسی این کلمات چه می شود ؟ باید گفت معادل فارسی این کلمات همان کلمه« مردم »است . مردم در قدیم مفرد بود است نه مثل امروز اسم جمع . بعد ها به صورت اسم جمع به کار رفته است . چنان که در قابوس نامه آمده است : بدان که مردم بی هنر مادام بی سود باشد . مردم در این جا یعنی انسان .اما ریشه مردم چیست ؟ مردم از مرد یا مرت به معنی کسی که  می میرد وتُهم یا تُخم ساخته شده است که بعد ها به صورت مردم خلاصه شده است.یعنی کسی که از نژاد یا تخمه مرد باشد و می میرد . صبحتان به خیروخوبی .حسن دهقان

آدرس رایانامه

دانش آموزان  ودوستان عزیز می توانند از طریق رایانامه ی dehghan.916@gmail.com

با بنده ارتباط برقرارکنند وسوالات ونظرات خود را در میان گذارند .

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی / تا راهرو نباشی کی راهبر شوی  در مکتب حقایق پیش ادیب عشق /هان ای پسر

در این شعر بی خبر ، راهرو وپسر کنایه ازمرید است .کلمات صاحب خبر ، راهبر ؛ ادیب عشق وپدر کنایه از انسان کامل است .اما خبر در اصطلاح عرفان وتصوف یعنی اسرار وحقایق عالم هستی .انسان کاملی که به مقام فنای فی الله و بقای باالله رسیده است ، می تواند به آن دست یابد  . در عرفان وتصوف به چنین کسی که به این مقام برسد ، پیر، شیخ ، مراد ، مرد کامل ، ولی ، انسان کامل ، انسان کبیر ، قطب وغوث هم می گویند که در شعر حضرت حافظ  به صورت صاحب خبر ، راهبر ، ادیب عشق ، وپدر تعبیر شده است . اما مرید که در عرفان وتصوف به آن سالک ، رهرو و محب نیز می گویند ، کسی است  نوآموز ونیازمند تزکیه که از هر لحاظ باید تحت تعلیم مراد خود باشد تا بتواند پله پله مراحل سیر وسلوک را طی کند وبه مقام شیخی برسد . در این شعر حافظ به پسر وبی خبر وراهرو تعبیر شده است . ظهر به خیر .حسن دهقان

آسیا یا آسیاب

گاهی اوقات بعضی ها کلمه ی آسیاب را آسیا تلفظ می کنند که غلط است .درست این کلمه «آسیاب » است .خود کلمه آسیاب از دو تکواژ آس وآب ساخته شده است .آس یعنی چیز گرد ومدور که می چرخد. آسمان نیز همین گونه است .پس آسیاب یعنی چیز گردی که به وسیله آب می چرخد وگندم ها را آرد می کند. یای وسط آن نیز یای میانجی است .  در قدیم به دو قطعه سنگی که با دست می چرخیدند وگندم ها را آرد می کرد ند،  « دستاس  »می گفتند . شبتان به خیر . حسن دهقان