شعر خوان هشتم از مجموعه اشعار اخوان ثالث در کتاب « در حیاط کوچه پاییز در زندان » انتخاب شده است واولین چاپ آن نیز در سال 1355 خورشیدی انجام گرفته است . لحن شاعر در آن کاملاَ حماسی است .

شاید مهمترین قسمت درس خوان هشتم این عبارت باشد . شاعر به معرفی شعر وقصه خود می پردازد . قصه او چه چیزهایی را بیان می کند؟

1-بیانگر درد ورنج انسان های فرودست وپایین جامعه است . ( این گلیم تیره بختیهاست ) گلیم نماد انسان های فقیر است .پس شاعر با تشبیه شعر خود به گلیم ،می خواهد بگوید: شعر من بیانگر درد دردمندان وبدبختان جامعه است.

2- بیانگر کشته شدن جوانان بی گناه مانند سیاوش وسهراب است ( خیس خون داغ سهراب وسیاوشهاست ). آوردن صفت داغ برای خون  ،بیانگر آن است که هنوز هم خون آن بی گناهان از ورای هزاره ها از درون جوانان این کشورمی جوشد وخود را نمایان می کند  وهیچ گاه سرد وخاموش نمی شود .   

3- شعر شاعر بیانگر هویت ملی ماست ( روکش تابوت تختی هاست )روکشی که بر تابوت سربازان کشته شده در راه دفاع از  کشور کشیده می شود ، پرچم آن کشور است. این پرچم نماد هویت ملی هر کشور است . پس شاعر با تشبیه شعر خود به روکش ، می خواهد بگوید شعر من بیانگر هویت ملی این کشور است و تختی نیز نماد غرور وافتخار این کشور .

آرایه ها ونماد های مصراع ها :

1-تشبیه شعر به گلیم 2-گلیم نماد فقر ونداری 3- سهراب وسیاوش نماد جوانان ی که بی گناه کشته شده اند 4- تشبیه شعر به روکش 5- روکش تابوت نماد هویت ملی 6- تختی نماد غرور وافتخار کشور ایران 7- خون مجاز از کشته شدن است8- سهراب وسیاوش استعاره از جوانان بیگناه کشته شده    

علامت جمع ها درکلمات تختی وسیاوش برای بیان امثال است .تختی ها یعنی انسانهای امثال تختی 

معنی : شعر من بیانگر درد ورنج انسان های بدبخت این جامعه است ونشان دهنده ی کشته شدن جوانان بی گناه این کشور ونشان دهنده ی هویت ملی ما ایرانیان است .عصر به خیر .حسن دهقان