تحلیل درس در سایه سار نخل ولایت

نویسنده: فریبا کیانیان - یکشنبه 20 فروردین1391

در سايه سار نخل ولايت

قالب: سپيد

خجسته باد نام خداوند، نيكوترين آفريدگاران

كه تو را آفريد.

اين جمله معادل آيه‌ی 14 سوره‌ی مؤمنون «فتبارک الله احسنُ الخالقين» است که شعر با آغاز می‌شود، و با آن پایان می‌یابد.

كه: «كه» تعليل

معنی: آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده زيرا كه تو را آفريده است.

از تو در شگفت هم نمی‌توانم بود.

در اين جا: شاعرمی‌خواهد عجز خود را از درک شناخت فضايل و نيكويی‌های حضرت علی (ع) بيان كند.

معنی: من از عظمت تو تعجّب هم نمی‌توانم بكنم، از بزرگی تو در شگفتی و حيرت هم نمی‌توانم باشم.

كه ديدن بزرگی‌ات را، چشم كوچک من بسنده نيست.

معنی: زیرا كه برای مشاهده‌ی عظمت تو چشم كوچک من كافی نيست تو خیلی بزرگ‌تر از آن هستی که در چشم من بگنجی.

مور، چه می‌داند كه بر ديواره‌ی اهرام می‌گذرد

يا بر خشتی خام

مور، چه: ايهام تبادر زیرا مورچه را هم تداعی می‌کند.

مور: استعاره از ذهن شاعر

مور، چه می‌داند: تشخيص

تلميح دارد به اين كه بعضی از فرعون‌ها اهرام ساخته‌اند.

معنی: تو خيلی بزرگ‌تر از آن هستی كه در چشم كوچک من بگنجی. مورچه از كوچكی نمی‌داند بر ديواره‌ی اهرام يا بر خشت خام یا بر خشت خام، بر چه می‌گذرد.

تو،‌ آن بلندترين هرمی‌كه فرعون تخيّل می‌تواند ساخت

هرم و فرعون: مراعات نظیر

تو آن بلندترين هرمی‌: ‌تشبيه

فرعون تخيّل: اضافه‌ی تشبيهی (تخيّل از نظر بلند پروازی به فرعون تشبيه شده است.)

معنی: تو بزرگ ترين هرمی‌ هستی كه تخيّل و ذهن من مانند فرعون می‌توان آن را بسازد، كمال تو بی حد است نمی‌شود تصوّری برای آن در نظر گرفت مثل تخيّل بی‌انتها است، ولی برترين و بلندترين هرم تو هستی.

و من، آن كوچک‌ترين مور،‌ كه بلندای تو را در چشم نمی‌تواند داشت.

من آن كوچک ترين مور: تشبيه

معنی: و من كوچک‌ترين مورچه‌ای هستم كه ديدگانم گنجايش بزرگيت را ندارد.

چگونه اين چنين كه بلند بر زبر ما سوا ايستاده‌ای

معنی: تلميح دارد به زمانی كه حضرت علی (ع) پا بر شانه‌ی حضرت محمّد (ص) گذاشت تا بت‌های كعبه را بشكند.

شكوه حضرت علی (ع) بالاتر از همه‌ی موجودات است.

زَبَر: برتر و بالاتر

ماسوا: مخفّف ماسوی الله، هر آنچه غير خدا، همه ی مخلوقات

در كنار تنور پير زنی جای می‌گيری،

و زير مهميز كودكانه‌ی بچّگکان يتيم

و در بازار تنگ کوفه ؟

تلميح دارد به اين كه با كودكان هم بازی می‌شدند و كنار تنور پيرزنی قرار می‌گيرند و برای آنان نان می‌پزند.

مهميز: تازیانه، شلاق

بچّگكان: بچّه‌های كوچک (ک نشانه‌ی تصغير)

معنی: چگونه تويی كه بالاتر از همه‌ی موجودات می‌آيی و در كنار تنور پيرزنی جای می‌گيری و نان می‌پزی، تويی كه آنقدر بزرگی، چگونه وسيله‌ی سواری بچّه‌های يتيم می‌شوی و با آن عظمت چگونه در بازار‌های كوچک کوفه جای می‌گيری. تو جايگاهت برتر از اين‌هاست. آیا کوفیان تنگ چشم این همه مهربانی را ندیده‌اند.

پيش از تو، هيچ اقيانوس را نمی‌شناختم

كه عمود بر زمين بايستد...

پيش از تو هيچ اقيانوس را نمی‌شناختم: تشبيه مضمر

عمود بر زمين بايستد: اغراق در وصف حضرت علی (ع)

معنی: حضرت علی (ع) مثل یک اقيانوس است. اقيانوس‌های ديگر بر خاک روانند ولی اين اقيانوس بر پا ايستاده و اين از مزايای حضرت علی (ع) است.

پيش از تو هيچ فرمانروايی را نديده بودم

كه پای افزاری وصله‌دار به پا كند،

و مشكی كهنه بر دوش كشد

و بردگان را برادر باشد.

خدا: صاحب قدرت و شكوه

پای افزار: كفش

معنی: من قبل از تو حاكمی‌ را نديده بودم كه كفش وصله‌دار پايش كند و مشكی كهنه بر دوش كشد و با بردگان همچون برادر رفتار نمايد.

ای روشن خدا

در شب‌های پيوسته‌ی تاريخ

ای روح ليلة القدر

حتّی اذا مطلع الفجر

ای روح شب قدر ! شاعر می‌داند كه حضرت علی (ع) است كه به شب قدر روح و حيات بخشيد. به نزول روح يا همان جبرئيل اشاره دارد. البته به طور غير مستقيم.

شب: نماد ظلم و جور

ای روح ليلة القدر...: تضمين سوره‌ی قدر

معنی: ای نور خدا در تاريكی و شب‌های هميشگی تاريخ (تو نه تنها شب‌های كوفه را روشن كردی، بلكه تاريخ را روشن كرده ای).

ای معنا و روح شب قدر تا طلوع صبح (اشاره به نزول جبرئيل، روح الامين، نيز دارد) در تمام روزگاران  تنها نور و ستاره‌ی ايمان تو هستی ای كه روح عبادت هستی تا واپسين روز، تا روز قيامت

شب از چشم تو آرامش را به وام دارد

و طوفان از خشم تو، خروش را

کلام تو، گياه را بارور می‌كند

و از نفست گل می‌رويد.

شب از چشم تو آرامش را به وام دارد: تلميح دارد به آياتی از قرآن که خداوند فرموده‌اند: «شب را برای آرامش آفریدیم.» مثل: آیه‌ی 96 سوره‌ی انعام، آیه‌ی 67 سوره‌ی یونس، آیه‌ی 86 سوره‌ی نمل، آیه‌ی 72 و 73 سوره‌ی قصص

چشم و خشم: جناس ناقص اختلافی یا خطّی

معنی: شب آرامش خود را مديون چشم‌های بيدار توست و سكوت و آرامش را از چشمانت به امانت گرفته است.

طوفان خروش خود را از خشم تو به عاريت (وام) گرفته است.

سخن تو مفيد و مثمر ثمر است. سخن تو جان بخش است كه گياه را شكوفا می‌كند سخن تو خوشبو، دلنشين و جان پرور است از نفس گرم تو غنچه‌ی گل شكوفا می‌شود.

چاه از آن زمان كه تو در آن گريستی، جوشان است.

تلميح دارد به ماجرای درد دل حضرت علی (ع) با چاه بعد از شهادت حضرت فاطمه (س)

حسن تعلیل دارد: (علّت جوشان بودن چاه اشک‌های حضرت علی (ع) است.)

حسن تعلیل: آوردن دلیل ادبی و غیر عقلی به جای دلیل منطقی را حسن تعلیل گویند.

معنی: چاه از آن زمان كه به درد دل‌هايت گوش داد و اشک‌های شبانه‌ات را ديد منقلب و جوشان شد. جوشش چاه به واسطه‌ی اشک توست.

سحر از سپيده‌ی چشمان تو می‌شكوفد

و شب در سياهی آن به نماز می‌ايستد.

سحر از سپيده‌ی چشمان تو می‌شكوفد: حسن تعليل  

سحر و شب: مراعات نظیر و تضاد

سپيده و سياهی: مراعات نظیر و تضاد

شب در سياهی آن به نماز می‌ايستد.: تشخیص

معنی: سپيدی چشمان تو ارمغان آورنده ی سپيدی سحر است. سحر روشنايی‌اش را از چشمان تو گرفته است.

و شب در برابر زيبايی سياهی چشم تو سر تعظيم فرود مي‌آورد. شب نماز گزار و ستاینده ی توست.

هيچ ستاره نيست كه وام‌دار نگاه تونيست

لبخند تو، اجازه‌ی زندگی است

هيچ شكوفه نيست كز تبار گلخند تو نيست.

معنی: تمام ستارگان فروغ و درخشش خود را از چشمان تو گرفته‌اند. مهر و نوازش تو و لبخند تو مايه‌ی حیات و زندگی بخش است. تمام شكوفه‌های شادی از تبار خنده‌های رضايت توست.

چگونه شمشيری زهر آگين

پيشانی بلند تو اين كتاب خداوند را از هم می‌گشايد.

چگونه می‌توان به شمشيری دريايی را شكافت !

تلميح به ضربت خوردن حضرت علی (ع)

پيشانی: مشبّه

كتاب خداوند: مشبّهٌ‌به

وجه شبه: حضرت علی قرآن ناطق بود و ديگر اين كه شهادتش موجب زنده شدن دين و كتاب الهی شد.

دريايی: استعاره ازسر حضرت علی(ع)

معنی: چگونه شمشير زهر آگين سر مبارک تو را كه خانه ی قرآن بود شكافت، در حيرتم چگونه شمشير می‌تواند سر حضرت علی (ع) را  (دريايی را) به دو نيم كند.

به پای تو می‌گريم

با اندوهی، والاتر از غم گزايی عشق

و ديرينگی غم

معنی: به پای تو گريه می‌كنم؛ با غمی‌ برتر از غم جانسوز عشق و با دوام‌تر از خود اندوه برای تو می‌گريم (غم از اوّل با انسان بوده است.)

برای تو با چشم همه‌ی محرومان می‌گريم

با چشمانی، يتيم نديدنت

يتيم بودن: كنايه از محروم بودن از چيزی

يتيم نديدنت: يعنی هر كس تو را نبيند يتيم است.

معنی: عاشقانه با چشم همه‌ی محرومان (چشمانی كه هرگز تو را نديده‌اند) برای تو اشک می‌ريزم با چشمانی كه از ديدن تو محرومند.

گريه‌ام، شعر شبانه‌ی غم توست»

معنی: گريه‌ی من به منزله‌ی غزلی است  كه همه شب در غم تو می‌سرايم.

هنگام كه به همراه آفتاب

به خانه‌ی يتيمكان بيوه زنی تابيدی

«ک» در يتیمكان: «ک»ی تحبيب

آفتاب و تابيدی: مراعات نظير

تابيدی: مجازاً عنايت كردی

تلميح دارد به سركشی حضرت علی (ع) به يتيمان

معنی: كه با آفتاب و مانند آفتاب به خانه‌ی بيوه زنان و نيازمندان درخشيدی

و صولت حيدری را

دست مايه‌ی شادی كودكانه شان كردی

صولت: هيبت

دست مايه: وسيله، باعث

معنی: هيبت شيرگونه است را دستمايه‌ی شادی و شعف كودكان نمودی.

و بر آن شانه، كه پيامبر پای ننهاد

كودكان را نشاندی

تلميح دارد به اين كه حضرت علی (ع) بچّه‌های يتيم را روی شانه‌ی خود نشاند و تلميح دارد به فتح مكّه كه حضرت علي (ع) روی شانه‌ی حضرت محمّد(ص) رفت.

معنی: و كودكان را روی شانه ی خود سوار كردی شانه ای كه سخت مورد احترام حضرت محمّد(ص) بود.

و از آن دهان كه هُرّای شير می‌خروشيد

كلمات كودكانه تراويد،

هرّا: آواز مهيب (: ترسناک)، صدا و غوغا

معنی: و از آن دهان كه صدای بلند – غرّش شير – هنگام جنگ به گوش می‌رسيد تو زبان بچّگانه و نرم كودكانه به كار بردی.

آيا تاريخ به تحيّر بر در سرای خشک و لرزان نمانده بود؟

تشخيص و پرسش تأكيدی

سرا: خانه

معنی: آيا آن لحظه تاريخ به تعجّب به در خانه‌ی پيرزن خشكش نزده بود؟

در اُحُد

كه گل بوسه‌ی زخم‌ها، تنت را دشت شقايق كرده بود،

مگر از كدام باده‌ی مهر، مست بودی

كه با تازيانه‌ی هشتاد زخم، برخود حد زدی؟

كه گل بوسه‌ی زخم‌ها، تنت را دشت شقايق كرده بود: تلميح به زخمی‌شدن حضرت علی (ع) در جنگ احد

تشخيص هر زخم چون گلی است که بر تو بوسه می‌زند

گل بوسه‌ی زخم‌ها: اضافه‌ی تشبيهی، وجه شبه: شكاف زخم ماند لب است.

تنت را دشت شقايق كرده بود: تشبيه ،وجه شبه: ‌قرمزی

مگر از كدام باده‌ی مهر، ‌مست بودی: تلميح دارد به اين در احکام شرعی کسی كه شراب بنوشد، حد بر او جاری می‌شود و به او هشتاد تازیانه می‌زنند. (در غزوه‌ی اُحُد حضرت علی (ع) با همه‌ی وجود از اسلام و پیامبر دفاع کردند و در واقع 90 زخم خورده بودند ولی شاعر برای تناسب مجازات که حد شرعی است 80 آورده است.)

حد: مجازات شرعی

معنی: در جنگ احد بر تن مبارک تو 80 زخم كاری وارد شد  امّا تو خم به ابرو نياوردی، سرمست‌تر از پيش به دشمن تاختی تو كدام شراب عشق را نوشيده بود كه مجبور شدی به خود شلاق بزنی

كدام وام‌دار تريد؟

اين به تو، يا تو بدان؟

هيچ دينی نيست كه وام‌دار تو نيست.

دين: ايهام تبادر، با خواندن وام دین را به یاد می‌آورد.

دينی: مجازاً ديندار

معنی: نمی‌دانم تو به دين پيامبر بدهكارتری يا دين به تو بدهكارتر است. هر دينداری مديون توست.

دری كه به باغ بينش ما گشوده‌ای

هزار خيبری‌تر است

باغ بينش: اضافه‌ی تشبيهی

تلميح به جنگ خيبر

معنی: دری كه تو به روی انديشه‌ی ما گشوده‌ای هزار بار از در خيبر بزرگ‌تر است.

امام علی (ع) در غزوه‌ی خيبر در بزرگ قلعه را از جا كند و به جای سپر در دست گرفت.

مرحبا به بازوان انديشه و كردار تو

بازوان انديشه: اضافه‌ی استعاری و تشخيص

معنی: انديشه‌ی بلند و رفتار والای تو را می‌ستايم.

شعر سپيد من، رو سياه ماند

كه در فضای تو، به بی‌وزنی افتاد

سپيد و سياه: مراعات نظیر، تضاد

سپيد : ‌ايهام تناسب: 1- قالب شعر، 2- رنگ سپيد (كه با سياهی هم تناسب دارد و هم تضاد)

بی‌وزنی: ايهام دارد:1- سبک، 2- بدون وزن عروضی

حسن تعليل: علّت بی‌وزن بودن قالب شعری‌اش را توصیف حضرت علی (ع) دانسته است.

شعر روسیاه ماند: تشخيص

رو سیاه ماندن: کنایه از شرمنده شدن

معنی: شعر سپيد من خجالت زده است، نتوانسته‌ام حقّ كلام را بگويم شعر من در ميان اوصاف تو رو سياه ماند زيرا كه وقتی از تو سخن می‌گفتم وزن را فراموش كردم.

هر چند كلام از تو وزن می‌گيرد

معنی: هر چند كه كلام با وجود نام تو ارزشمند می‌شود.

مهم: اعتبار سخن از كيست؟ اعتبار حضرت علی (ع)

وسعت تو را چگونه در سخن تنگ مايه گنجانيم؟

وسعت و تنگ مايه: تضاد

معنی: امّا عظمت و بزرگی تو را چگونه می‌توان با واژگان بيان كرد.

تو را در كدام نقطه بايد به پايان برد؟

معنی: نمی‌دانم در كدام نقطه كلام مربوط به تو را بايد پايان داد!

فتباركَ الله، ‌تباركَ الله

تباركَ اللهُ احسنُ الخالقين

تضمين، تكرار و تأكيد

معنی: آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده

خجسته باد نام خداوند

كه نيكو ترين آفريدگان است

و نام تو

كه نيكوترين آفريدگانی.

خجسته: مبارک باد

ردّ مطلع

معنی: آفرين بر نام خداوند  كه بهترين خالق است و نام تو كه بهترين مخلوقات خداوند هستی.