یک تناقض درمورد تشدید در کتب زبان فارسی دبیرستان
بحث تشدید بیشتر مربوط به زبان عربی است وطبق گفته ی کتاب زبان فارسی محدودی از کلمات فارسی مثل پلّه ودرّه نیز تشدید می گیرند(زبان فارسی 2,ص75) .در صفحه ی 77 کتاب زبان فارسی سوم انسانی کلماتی به کار رفته است که بنابر تشخیص کتاب به تشدید نیاز ندارد( قضات ,بررسی و... .) حالا این سوال پیش می آید که ملاک ما برای مشدّد خواندن یا نخواندن یک کلمه ی فارسی چیست ؟ آیا ملاک ما باید بر اساس قواعد زبان عربی باشد یا زبان فارسی؟ چرا کلمه ای مثل پلّه تشدید می گیرد اما قضات نمی تواند تشدید بگیرد ؟ مگر پلّه دو تا لام دارد که مشدّد خوانده می شود یا بچّه یا درّه؟ اگر بنا بر دو حرف یکسان باشد ,پس چرا شپّره تشدید می گیرد .؟چرا همین کلمات مشدّد بعضی وقت ها بدون تشدید خوانده می شوند:
یکی گور پیش آمدش ماده بود بچه پیش از او رفته، او مانده بود(شاهنامه / ۴٣٩
بچّه بیرون آر از بیضهی نماز سر مزن چون مرغ بیتعظیم و ساز (مثنوی/ دفتر ٣)
کلمه ی امید تشدید ندارد. اما در ادبیات سوم ریاضی باحالت مشدّد خوانده می شود :( نبرم از تو امّید ای نگارین ).حتی کتاب برای «نبرّم» نیز تشدید گذاشته است . در حالی که بریدن تشدید ندارد . با در نظر گرفتن این نکات چطور کلمه ی قضات در جمله ی ( هر یک از قضات پرونده ی علی حده ای را در جلسه ی عادی خود بررسی کردند ) نمی تواند تشدید بگیرد ؟در صورتی که قضات را همان طور تلفّظ می کنیم که نبرم رایا عادی را . وقت به خیر .حسن دهقان