فعل و زمان آن در فارسی دوازدهم

درس مست وهشیار

1-دید : ماضی ساده 2-گرفت:ماضی ساده 3- گفت : ماضی ساده (تمام افعال گفت در این درس ماضی ساده هستند) 4-است : مضارع اخباری5- نیست : مضارع اخباری منفی6- ی در مستی : مخفف هستی ،مضارع اخباری 7- میروی: مضارع اخباری8- می باید : مضارع اخباری 9- برم : با حذف ب مضارع التزامی 10- آی مخفف بیا : فعل امر 11- شویم : با حذف ب مضارع التزامی 12- گوییم : با حذف ب مضارع التزامی 13- بخواب : فعل امر 14- بده : فعل امر 15- وارهان : یعنی رها بکن : فعل امر 16- کنم : با حذف می مضارع اخباری17- پوسیده است : ماضی نقلی 18- در افتاد : ماضی ساده 19- خوردی : ماضی ساده 20- شدی : ماضی ساده 21- زند : با حذف ب مضارع التزامی 22- بیار : فعل امر

با آرزوی بهروزی .حسن دهقان

فعل وزمان آن درکتاب فارسی دوازدهم

همان طور که می دانیم، فعل یکی از انواع کلمه در زبان است که نقش محوری در جمله دارد .اساس هر فعلی بر روی بن آن فعل است که خود به دوبن ماضی ومضارع تقسیم می شود.

فعل دارای شناسه است( به جز سوم شخص مفرد درفعل ماضی) که در آخر فعل می آید ( به جز فعل آیند ه که به فعل کمکی آن اضافه می شود )و شخص وشمار فعل را مشخص می کند .

افعال از نظر ساخت هر کدام طرز خاصی دارند که در کتاب فارسی نهم با انواع آن وطرز ساخت هر کدام آشنا می شویم .

در کتاب فارسی نهم شش نوع فعل ماضی ( ساده ، نقلی ، استمراری ، بعید ، مستمر و التزامی ) و سه نوع مضارع ( اخباری ، التزامی ومستمر ) وآینده اشاره شده است . ما هم اساس کار خود را بر آن قرار می دهیم .

برای مشخص کردن زمان فعل باید به بن آن دقت کنیم ؛ اگر بن ماضی در آن به کار رفته باشد ، زمان آن ماضی واگر بن مضارع به کار رفته باشد ، زمان آن مضارع است .

برای تشخیص بن فعل از یک فرمول ساده می توانیم استفاده کنیم .به این صورت که مثلافعل « می گفتی » را به شما می دهند وبه شما می گویند که بن ماضی وبن مضارع آن را مشخص کنید .می گویید : او گفت تو هم بگو . خوب بن ماضی آن می شود «گفت»و بن مضارع آن بدون ب در بگو می شود « گو» . فعل «رفته ام» او رفت تو هم برو. رفت بن ماضی ، ب را از برو حذف می کنیم ، بن مضارع آن می شود «رو» .به همین سادگی .

با این مقدمه به بیان افعال در فارسی دوازدهم می پردازیم .

درس ستایش : ا- گویم : مضارع اخباری که علامت ( می ) آن حذف شده است ودر اصل (می گویم) بوده است .2-هستی در کلمه پاکی که به صورت مخفف (ی) بیان شده است .

فعل است وهست مضارع هستند که علامت ندارند. ما هم آنها را مضارع اخباری حساب می کنیم .3- ی در راهنمایی مخفف هستی مضارع اخباری 2- نروم: باحذف می مضارع اخباری3- جویم وپویم : مضارع اخباری که (می) آنها حذف شده اشت 4-گویم : مضارع اخباری با حذف می 5- هستی که به صورت مخفف ی آمده در سزایی، حکیمی ، عظیمی ، کریمی ، رحیمی ،فضلی ،ثنایی . مضارع اخباری 6- نتوان گفتن : این گونه فعل ها را افعال بدون شخص یا بدون نهاد می گویند ، شاید بتوان رفت یا می شود ایستادگی کرد و....برای تعیین زمان این گونه فعل ها باید به قسمت اول آنها نگاه کرد .نتوان همان نمی توان است .پس نتوان گفتن مضارع اخباری است 7- نگنجی : نمی گنجی مضارع اخباری 8- نتوان گفتن : با حذف می مضارع اخباری 9-نیایی : با حذف می مضارع اخباری 10-هستی در عزی، جلالی ،علمی ، یقینی ، نوری ، سروری ، جودی ، جزایی مضارع اخباری11- بدانی : مضارع التزامی 12- بپوشی : مضارع التزامی 13-بکاهی : مضارع التزامی14- فزایی :با حذف می مضارع اخباری15-گوید : با حذف می مضارع اخباری 16-بُوَد: در گذشته گاهی به جای استفاده از فعل است یا باشد ،از صورت قدیمی بُوَد استفاده می شد که معادل همان «است یاباشد» است مثل : بُوَد آیا که در میکده ها بگشایند ( حافظ) دانش آموزان عزیز آن را با فعل بود اشتباه نگیرند.مضارع التزامی چون وجه آن التزامی است.

درس یکم : شکر نعمت است : مضارع اخباری2- فرو می رود : مضارع اخباری 3- بر می آید : مضارع اخباری4- برآید : با حذف می مضارع اخباری 5- آید با حذف ب مضارع التزامی 6- آورد : با حذف ب مضارع التزامی 7- نتواند: با حذف می مضارع اخباری 8- رسیده : با حذف معنایی «است »،ماضی نقلی 9- کشیده : با حذف معنایی است ، ماضی نقلی 10-ندرد : با حذف می ، مضارع اخباری 11- نبرد : با حذف می مضارع اخباری 12- گفته : با حذف است ،ماضی نقلی 13- بگسترد: مضارع التزامی 14- فرموده: با حذف است ماضی نقلی 15- بپرورد: مضارع التزامی 16- گرفته ، نهاده ، شده، گشته باحذف است ماضی نقلی 17- اند در کارند مخفف هستند مضارع اخباری 18- آری مخفف آوری با حذف ب مضارع التزامی 19- نخوری :مضارع التزامی منفی 20- نباشدبا حذف می مضارع اخباری 21-نبری :با حذف می مضارع اخباری منفی 22- داردوباشد با حذف می مضارع اخباری 23- بردارد: با حذف می مضارع اخباری 24- نکند : با حذف می مضارع اخباری 25- بخواند : مضارع التزامی 26- فرماید : با حذف می مضارع اخباری 27-کردم : ماضی ساده28- بر آوردم : ماضی ساده 29- همی دارم : مضارع اخباری 30- بین : فعل امر31- کرده است : ماضی نقلی 32- پرسد : با حذف ب مضارع التزامی 33- گوید با حذف ب مضارع التزامی 35- اند در معشوق اند : مخفف هستند مضارع اخباری 36- بر نیاید : با حذف می مضارع اخباری 37-برده بود : ماضی بعید38- شده :با حذف لفظی بود ماضی بعید 39- باز آمد : ماضی ساده 40 گفت : ماضی ساده 41- بودی وکردی، گفت ،داشتم : ماضی ساده 42- رسم و کنم: با حذف ب مضارع التزامی 43- برسیدم : ماضی ساده ( نکته : در متون قدیم یک ب بر سر فعل ماضی می آوردند که به آن بای زینت می گفتند وهیچ تاثیری هم در فعل وزمان آن نداشت ) برسیدم ، برفت و....44- کردوبرفت ماضی ساده 45-بیاموز: فعل امر46- شد : ماضی ساده 47- باز نیامد:ماضی ساده منفی

گمان 1- گویند : با حذف می مضارع اخباری2- میدید : ماضی استمراری3- پنداشت: ماضی ساده 4- می کرد : ماضی استمراری 5- بگیرد : مضارع التزامی 6- نمی یافت : ماضی استمراری 7- بیازمود : ماضی ساده 8- ندید : ماضی ساده 9-فرو گذاشت : ماضی ساده 10-بدیدی: ماضی استمراری 11- بردی : ماضی استمراری 12-نپیوستی : ماضی استمراری 13- بماند : ما ضی ساده

نکته: در متون قدیم ماضی استمرای علاوه بر علامت« می» دو علامت دیگر داشت : 1- همی دراول فعل: همی رفت ، همی آمد 2- ی در آخر فعل : نپیوستی ، بردی .

گاهی هم هردو علامت با هم می آمد:همی آمدی یا می فرستادی

ادامه دارد . با آرزوی سلامتی وبهروزی .حسن دهقان

استعاره به زبان ساده

استعاره لغت عربی است از باب استفعال .از نظر تعریف لغتی یعنی از کسی چیزی را امانت گرفتن

اما در اصطلاح ادبی یعنی چه ؟

بحث را با یک مثال ساده شروع می کنم .مثلا شما یک جمله ساده می سازید ومی گویید :این کشتی گیر در روی تشک کشتی بسیار قوی است .خوب این یک جمله ساده ومعمولی است که درک وفهم آن برای هر کسی با هر سنی آسان است .جملات معمولی وعادی که ما هر روز استفاده می کنیم از این نوع هستند .

حالا می خواهیم همین جمله را کمی ادبی وهنری بیان کنیم ؛ می گوییم : این کشتی گیر در روی تشک مثل شیر بسیار قوی است .خوب این جمله از جمله قبلی هم ادبی است وهم ذهن ما را مقداری به تلاش می اندازد تا بین کشتی گیر وشیر رابطه شباهت ( تشبیه ) برقرار کنیم . یعنی کشتی گیر را از نظر قوی بودن به شیر تشبیه کرده ایم .کشتی گیر مشبه،شیر مشبه به ،مثل ادات تشبیه وقوی است، وجه شباهت.

حالا اگر بخواهیم همین جمله را بیشتر ادبی وهنری تر کنیم ، می آییم وکشتی گیر ومثل را حذف می کنیم ومی گوییم: شیر در روی تشک بسیار قوی است . با این کار ما هم جمله خود را ادبی تر کرده ایم وهم ذهن مخاطب خود را به چالش می کشیم که تلاش کند و درک کند که منظور از شیر در این جمله چیست ؟چون هیچ شیر ی بر روی تشک که کشتی نمی گیرد . پس منظور از شیر چیست ؟ از کجا بفهمیم که منظور از کلمه شیر معنی واقعی آن ( شیر درنده )نیست .

این جاست که پای استعاره در میان می آید .حال اگر کسی همین جمله را به شما داد ( شیر بر روی تشک بسیار قوی است ) ذهن شما به تلاش می افتد که درک کند منظور از کلمه شیر چیست ؟ چون میدانید هیچ شیری بر روی تشک نمیرود .پس شما از عبارت«روی تشک » فهمیدید که کلمه شیر نباید معنی واقعی داشته باشد ومنظور گوینده باید کشتی گیر باشد ؛ چون اوست که بر روی تشک کشتی می گیرد . به این می گویند استعاره

پس استعاره همان تشبیه است که فقط یا مشبه ذکر می شود یا مشبه به .اما برای اینکه ما بدانیم با استعاره سروکار داریم قسمتی در جمله می آید که ما پی می بریم منظور معنای غیر واقعی آن کلمه است که به آن قرینه می گویند ( روی تشک).

حالا چند مثال : امروز یار من که مثل گل زیبا است ،نیامد .آیا با تشبیه سروکار داریم یا استعاره ؟

جواب: تشبیه چون یار من را از نظر زیبایی به گل تشبیه شده است

حالا اگر بخواهیم همین جمله را به استعاره تبدیل کنیم ، چه می گوییم ؟

بله : امروز گل زیبای من نیامد . یعنی مشبه را حذف می کنیم. پس گل می شود استعاره از یار .

از کجا متوجه شدیم ؟ درست است .از قرینه « نیامد» چون گل که نمی آید .به همین سادگی

مثال دیگر : پهلوان مثل اژدها شمشیرش را بلند کرد . اینجا هم با تشبیه سر وکارداریم

حالا به استعاره تبدیل میکنیم : اژدها شمشیر ش را بلند کرد .

از قرینه «شمشیرش را بلند کرد »می فهمیم که منظور از اژ دها باید پهلوان باشد .

حالا شما بگویید : ای غنچه خندان چرا نظری به ما نمی کنی .

با تشبیه سروکار داریم یا استعاره ؟ از کجا متوجه شدید ؟

جالا برای حذف مشبه به . باران نمی آید وشما از نیامدن باران ناراحت هستید .با ناراحتی می گویید : این آسمان هم مثل ما آدمها کلاَتعطیل شده است. خوب آسمان را به آدمها از نظر بیکاری تشبیه کرده ایم .

حالا اگر بخواهیم با همین جمله استعاره بسازیم چه می گوییم ؟ بله ؟

می گوییم این آسمان هم کلا تعطیل شده است . پس چه کار کردیم ؟ خیلی ساده مشبه به ( ما آدمها ) را حذف کردیم .

مثال دیگر :چمنزار مثل آدم می خندد . یک تشبیه به وجود آورده ایم .حالا آن را به استعاره تبدیل می کنیم : چمنزار می خندد .

عصرتان به شادی وخوشی .حسن دهقان

بررسی یک نظر از خوننده گرامی  درباره مطلب لوستر یا لوستِر

نظر خواننده گرامی :به نظر من صحیح نیست واژه ای رو که امانت می گیریم تغییرش بدیم. حداقل باید شکل صحیحش رو معرفی کنیم ، و دلیل تلفظ متفاوت خودمون رو بیان کنیم. اینکه در زبان فارسی نمیشه سه صامت رو باهم تلفظ کرد ( که قطعا میشه ) دلیل نمیشه زبان دیگری رو دستکاری کنیم.

با سپاس از خوننده گرامی .در مطالب قبل گفتم که به عقیده زبان شناسان دستگاه گفتاری هر زبان با زبان دیگر متفاوت است .بنابراین با توجه به این واقعیت وقتی کلمه ای از یک زبان وارد زبان دیگر می شود ,با یدمتناسب با دستگاه گفتاری آن زبان تلفظ گردد .در زبان فارسی همیشه دومین واج هر هجا مصوت است نه صامت .اولین وسومین وچهارمین واج هجا نیز صامت است . هجا ها در زبان فارسی سه صورت دارند 1- صامت , مصوت مثل با یا بو و...2- صامت , مصوت , صامت مثل کار , در و... 3- صامت , مصوت , صامت , صامت مثل رفت , ساخت و... .بنابراین بیشتر از دو صامت ساکن در زبان فارسی نمی تواند کنار هم قرار گیر د چون تلفظ آن سنگین می شود و اگر چنین باشد خود دستگاه فارسی زبانان برای راحت تلفظ کردن آن ,آن را به دو هجا تقسیم می کند؛ دقیقا مثل کلمه لوستر چون سه صامت ساکن کنار هم آمده است وتلفظ آن سنگین است , زبان آن را به دو هجا ی لوس/ ترتقسیم می کند تا راحت تلفظ گردد.

بحث بر سر این نیست که ما به دلخواه چیز ی را تغییر دهیم یا دستکاری کنیم ونمی توانیم هم این کار را بکنیم؛ این ماهیت دستگاه گفتاری هر زبان است که طوری خداوند آن را طراحی کرده است که کلمات سنگین وثقیلی راکه با ویژگی های زبان فارسی همخوانی ندارند، با خود متناسب می کند . این امر فقط در مورد کلمات بیگانه نیست بلکه کلمات داخل خود زبان هم ممکن است چنین وضعیتی داشته باشند . شما یک گرگ را یه گرگ تلفظ می کنید دانشجوان را دانشجویان یاعفو را عف تلفظ می کنید و.... عصرتان به خیر وشادی .حسن دهقان

ادامه بحث پیشین

204-زیر چتر خورشید : خورشید ایهام . اضافه تشبیهی. واج آرایی

205- زیر خاکی : کنایه206-ساخت ایران : ایهام 207- سارق روح : اضافه تشبیهی . روح میتواند ایهام داشته باشد 208- سال های

ابری : تشبیه.کنایه

209- سال های خاکستری : کنایه 210- سایه به سایه : کنایه و تکرارو واج آرایی 211- سایه روشن : متناقض نما 212- سایه سکوت: اضافه استعاری

213-سایه همسایه:اضافه تشبیهی .واج آرایی214- ستاره بارون : تشبیه215- ستاره حیات : اضافه تشبیهی 216- ستاره سهیل : ایهام درسهیل217- سربداران : کنایه 218- سز زمین افتخار : کنایه

219- سرزمین رویاها: اضافه تشبیهی220- سرنخ : کنایه 221- سفر در خانه : متناقض نما 222- سفر سبز:سبز کنایه واستعاره223- سلام

به انتظار: جان بخشی 224- سلام سلام:تکرار.واج آرایی225- سلام زندگی : جان بخشی 226-سنگ وشیشه : تضاد وتناسب227- سوخته دلان : کنایه 227- سور وسوگ: جناس ناهمسان وتضاد

228- سه پنج دو : مراعات نظیر 229- سه در چهار : مراعات نظیر230-سه دونگ سه دونگ : تکرار. کنایه231- سیاه وسفید وخاکستری: تضاد ومراعات نظیر وواج آرایی

232- سیب خنده : اضافه تشبیهی 233-شال وانگشتر : مراعات نظیر234- شاه دزد : کنایه 235- شب آفتابی : متناقض نما236- شب زدگان : کنایه 237- شب شیشه ای: اضافه تشبیهی

238- شب های روشن : متناقض نما 239-شکر تلخ : متناقض نما240-شهر باران : باران ایهام 241- شهری در آسمان : شهر مجاز

242- شهر هرت : کنایه . ارسال المثل.ایهام243- صاحب دلان :کنایه244- صبحگاه خونین : اضافه تشبیهی 245- صدای صنوبر : جان

بخشی صنوبر ایهام246- صدف و مروارید : مراعات نظیر247- صفر بیست ویک : مراعات نظیر248- صید در پی صیاد : جناس ناهمسان .مراعات نظیر

250 طبل توخالی : کنایه 251-طریق عشق : اضافه تشبیهی252- عاقبت نقد فروشی عاقبت نسیه فروشی : تکرار . تضاد و واج

آرایی253- عبور از پاییز : جان بخشی 254-عروس خاک : اضافه تشبیهی . خاک مجاز از زمین

255- عشق تعطیل نیست : جان بخشی 256- عشق گمشده: استعاره257- عطر وگلاب : مراعات نظیر 258- علی البدل : کنایه

259- عیاران وطراران : تضاد .واج آرایی260- عید اومد بهاراومد : تکرار .مراعات نظیر261- غبار نور : متناقض نما 262- فتح خون : اضافه استعاری وخون مجاز از کشته

263- فصل زرد : کنایه 264- قافله این عمر : اضافه تشبیهی265- قصه شب سیما : سیما ایهام 1- نام شخص 2- تلویزیون

266- قصه عشق : اضافه تشبیهی .عشق مجاز از معشوق267- قصه پدر وپسر : مراعات نظیر 268- قصه های تا به تا :تکرار . کنایه

269- قفسی برای پرواز : متناقض نما 270- قلب یخی : اضافه تشبیهی271- ق مثل قلقلک : واج آرایی172-قهر وآشتی : تضاد

273-کت جادویی: اضافه تشبیهی 274-کت وشلوار خواستگاری : مراعات نظیر275- کژدم : کنایه 276- کلبه شوم :استعاره

281-گذر از رنج ها :استعاره282- گذر عمر : اضافه استعاری283- گزارش نقطه صفر : مراعات نظیر284- گل منگلی : کنایه .واج

آرایی285- گناه فرشته: فرشته ایهام دارد286- گوهر کمال : اضافه تشبیهی . کمال ایهام دارد 1- نام شخص 2- کامل بودن

287- گلریزان : کنایه 288- لبخند زندگی : اضافه تشبیهی289- لحظه گرگ ومیش : کنایه . تضاد وتناسب 290-ماجراهای خانه شماره

13:خانه مجاز

291- ماه آتش : استعاره در آتش . می توان اضافه تشبیهی گرفت292- ماه عسل : کنایه293- مثل آباد : استعاره 294-مثل باران : تشبیه

295-مثل زندگی : تشبیه 296- محله برو بیا : کنایه297- مدرسه خورشید : خورشید ایهام دارد 1- نام شخص 2- خود خورشید .298-

مدرسه موشها : اضافه استعاری.جان بخشی299- معجزه نوروزی : ایهام در نوروزی 1-خود نوروز 2- فامیلی شخص300- من نه منم :

متناقض نما301-موج شکنان ساحل عشق : ساحل عشق : اضافه تشبیهی . موج وساحل : مراعات نظیر 302- موج وصخره : تضاد

وتناسب303-مهر پنهان : ایهام 304- مُهر سکوت : اضافه تشبیهی

305- مهر وماه : مراعات نظیر . مهر ایهام دارد 1- ماه مهر 2- خورشید306 میثاق خون :خون مجاز از کشته شدن 307- مینو : ایهام 1- بهشت 2- نام شخص

308 – میوه ممنوعه : تلمیح 309 میهمانی از بهشت : بهشت ایهام 1- فردوس 2- بهشت زهرا310- نردبام آسمان : اضافه تشبیهی

311- نسیم رویا : اضافه تشبیهی 312 –نفس سنگ : اضافه استعاری .جان بخشی

313- نقطه اوج : ایهام در نقطه 1- بالاترین مکان اوج 2- خود نقطه در کلمه اوج314-نقطه سر خط : کنایه . مراعات نظیر315-نوروز رنگی:اضافه تشبیهی

416- نوشدارو : تلمیح317- نون وریحون : مراعات نظیر 318- وضعیت زرد : کنایه319- وضعیت سفید : کنایه320 –ولایت عشق : اضافه

تشبیهی 321- هتل پیاده رو : اضافه تشبیهی 322-هردم بیل هردم کلنگ : مراعات نظیر .کنایه . ایهام

323-هزاران چشم : مجاز 324-هزاران برگ هزاران رنگ: تکرار.واج آرایی .مراعات نظیر 325- هزار دستان : ایهام 326- هست ونیست

: تضاد .کنایه 327- همراه آفتاب : استعاره 328- همسفر خورشید : استعاره. خورشید ایهام دارد .329- همه با هم : جناس ناهمسان .کنایه

330- هوش سیاه : استعاره .کنایه331- هوشیار وبیدار : مراعات نظیر .ایهام 332- یاس های کوچک : ایهام333- یک حرف از هزاران : تضاد وتناسب

334- یک مرد آبی : اضافه تشبیهی335- یکی بود یکی نبود : تکرار .تضاد

بهترین ها را برای تان آرزومندم. حسن دهقان

ادامه بحث پیشین

134-خانه مهر : اضافه تشبیهی. مهر ایهام دارد 1- خورشید 2- محبت135-خانواده محبوب : محبوب ایهام دارد : اسم شخص 2- دوست داشتنی

136- خدا داد : ایهام 1- نام شخص 2- آنچه خدا داده است137- خسته دلان : کنایه138- خط شکن : کنایه

139 –خواب زده : کنایه140 خوب بد جلف : کنایه141- خورشید خاک : مراعات نظیر . استعاره . محاز

142-خورشید شب : مراعات نظیر .استعاره . متناقض نما143- خوش رکاب : کنایه144-خوش نشین ها: کنایه

145-خون سرد : اگر سر هم بخوانیم ,کنایه واگر جدا بخوانیم خون مجاز146- دارا وندار : تضاد

147- داستان یک شهر : شهر مجاز148-دربند اروند : در بند , کنایه .جان بخشی149- در جست وجوی آرامش : جان بخشی

150-در چشم باد : جان بخشی151-در کنار پروانه : ایهام1- نما شخص 2- خود پروانه152- درخت دوشتی : اضافه تشبیهی

153- درد سر : کنایه154- درد سرهای شیرین : متنافض نما .کنایه ایهام 1- نام شخص 2- نوعی مزه

155- درد سرهای عظیم : کنایه . ایهام 1- نام شخص 2-بزرگ156- در قصه ها زندگی می کنند : استعاره

157-دروازه ساعت : اضافه استعاری158- دزد وپلیس : تضاد ومراعات نظیر159- دست بالای دست : ازسال المثل . کنایه . تکرار

160- دست شما درد نکنه : کنایه 161-دستی بر آتش : کنایه 162-دلبر آهنی : کنایه163- دلبندم : کنایه

164- دلدار : کنایه165- دلدادگان و دلنوازان : کنایه166- دمی با ملا وعبید : دم مجاز167- دنیای شیرین : شیرین ایهام : 1- نام شخص 2- دلپذیر

168-دنیای شیرین دریا : ایهام در شیرین ودریا169-دور دست : کنایه170 دولت عشق : اضافه تشبیهی

171-دید وبازدید : مراعات نظیر172-دیرین دیرین : تکرار173-دیوار به دیوار: کنایه . تکرار174-دیوچوبیرون رود : استعاره

175-ذهن زیبا : ایهام : نام شخص 2- قشنگ176- راز شیوا: ایهام 1- نام شخص 2-زیباو رسا177-راز ونیاز : کنایه

178- راز یک خزان : جان بخشی179-راه در رو : کنایه. واج آرایی180- راه شیرین : ایهام181-راه وبیراه : تضاد

182- رقص پروانه : ایهام183- رنگ رنگ از همه رنگ : تکرار . وآج آرایی 184- رنگ شک: اضافه استعاری

185-روایت عشق : اضافه تشبیهی . عشق مجاز از معشوق186- روز خون :مجاز187- روزگار قریب : ایهام

188- روزنه ای به سپیده : جان بخشی . ایهام189- روز های اتش : آتش ایهام190- روز های آرزو: آرزو ایهام

191-روز های تلخ وشیرین : تضاد . حس آمیزی و مراعات نظیر192- روز های مهتابی : متناقض نما .تشبیه

193- روزی بود روزی نبود : تکرار .تضاد و واج آرایی194- روزی روزگاری : مراعات نظیر195- روشن تر از خاموشی : متناقض نما

196-ریشه در خاک : مجاز . مراعات نظیر197-ریشه در دشت خون : مجاز198- زخم کاری : کنایه

199-زمستان گرم : متناقض نما200-زن زندگی مرد زندگی : مراعات نظیر .تضاد .تکرار.واج آرایی

201- زنگ بیداری : اضافه تشبیهی .بیداری ایهام202- زوج یا فرد : تضاد ومراعات نظیر203- زیر تیغ : کنایه . تیغ مجاز

با آرزوی روزهای زیبا وقشنگ .حسن دهقان

مجموعه های تلوزیونی در آ یینه آرایه های ادبی

به نام حضرت دوست که هر چه بر سر ما می رود از ارادت اوست .

از همان زمان که آفتاب پر تاب ادبیات در عرصه فکر وذهن آدمی نقش بست ,همواره تلاش شده است تا آدمی نوشتار وگفتار خود را به گوهر درخشان ورنگارنگ آرایه های ادبی بیاراید وکلام خود را به صدف پر از مروارید این گوهر تابناک هزار نقش بیاراید.از این رهگذر مجموعه های تلویزیونی نیز بی نصیب نمانده است .

در این نوشتار تلاش شده است که نام مجموعه های تلوزیونی که دارای آرایه ادبی هستند ,همراه با آرایه های آنها نوشته شود.

1-آبی مثل دریا: مراعات نظیر بین آبی ودریا. رنگ آبی نماد پاکی وصداقت. دریا می تواند ایهام داشته باشد :1- نام شخص 2- خود دریا

2- آتش بدون دود : بین دود وآتش مراعات نظیر ؛ متناقض نما چون آتش بدون دود نیست

3- آتش در گلستان : آتش ایهام دارد 1- نام شخص 2- خود آتش ؛ گلستان هم ایهام دارد 1- باغ وبوستان 2- کتاب گلستان سعدی

4- آتش سرد : متناقض نما ؛ چون آتش گرم است5- آتش وباد : مراعات نظیر بین آتش وباد که از عناصر اربعه هستند . آتش را هم ایهام می توان در نظر گرفت 1- خود آتش 2- نام شخص

5- آتش وشبنم : مراعات نظیر ؛ چون از عناصر طبیعت هستند .آتش ایهام دارد 1- نام شخص 2- خود آتش .شبنم ایهام دارد :1- نام شخص 2- خود شبنم

6- آدم وحوا : مراعات نظیر7- آرایشگاه زیبا : زیبا ایهام دارد 1- نام شخص 2- زیبا بودن8- آژانس دوستی : دوستی ایهام دارد 1- فامیلی یک شخص 2- دوست بودن

9- آفتاب وزمین : مراعات نظیر10- آفتاب هدایت : اضافه تشبیهی11- آقا وخانم سنگی : بین آقا وخانم تضاد ومراعات نظیر .سنگی ایهام دارد 1- نام فامیلی 2- از جنس سنگ

12-آقای مطالعه : استعاره ( جان بخشی ).کنایه از کسی که بسیار مطالعه می کند . مطالعه می تواند ایهام داشته باشد 1- نام شخص 2- خود مطالعه

13- آقای نازنین : نازنین ایهام دارد 1- اسم شخص 2- عزیزو خوب بودن14- آن سوی دریا ,این سوی خاک : تضاد ومراعات نظیر

15- آوارگان عشق : استعاره.عشق مجاز از معشوق16- آوای باران : استعاره ( جان بخشی ) باران ایهام دارد 1- نام شخص 2- خود باران

17-آوای فاخته : فاخته میتواند ایهام داشته باشد 1- فامیلی یا اسم شخص 2-پرنده ای به نام فاخته18- آوایی در گلستان : گلستان ایهام دارد 1- باغ 2- کتاب گلستان

19- آیینه عشق : اضافه تشبیهی20-آیینه عبرت : اضافه تشبیهی21-اتل متل یه قصه : مراعات نظیر22- ارثیه ایرانی : ایرانی ایهام دارد 1- نام شخص 2- مربوط به کشور ایران

23- ارمغان تاریکی : استعاره ( جان بخشی )24-از این جا تا اون جا:تضاد25-از پا نیفتاده: کنایه26- از نفس افتاده : کنایه27- اشکها ولبخندها : تضادو مراعات نظیر

28- سلطان وشبان : مراعات نظیر29- افسانه های کهن ایرانی : ایهام در واژه ایرانی 1- آقای ایرانی 2- مربوط به کشور ایران30- افسون : ایهام 1- نام شخص 2- سحر وجادو

31-امیر وغول چراغ جادو : تلمیح در چراغ جادو32-امین ومینا : ایهام در کلمه مینا 1- نام شخص 2- مرغ مینا33-امواج جادویی :تشبیه34-انتظار سرخ : استعاره

35-انقلاب زیبا : ایهام در واژه زیبا 1- نام شخص 2- زیبابودن36- ایتالیا ایتالیا: واژه آرایی37- این قافله عمر : اضافه تشبیهی38- این وآن : تضاد ومراعات نظیر

39- باد مثل باد کنک : مراعات نظیر40-باران عشق : اضافه تشبیهی41-با زبان بی زبانی : متناقض نما42- بازی با مرگ : استعاره43- بازی در آینه :استعاره و ایهام در واژه بازی 1- بازی کردن 2- پرنده باز

44- بازی زندگی : استعاره45- بازی نقاب ها : استعاره و نقاب مجاز از افرادی که نقاب می زنند46-باغ کوچک بی بی گل :استعاره57- بانوی سردار : سردار ایهام دارد 1- نام شخص 2- فرمانده

58- بچه های کوچه دوستی : کوچه دوستی اضافه تشبیهی دارد .دوستی ایهام دارد 1- نام شخص 2- دوست بودن59- بچه های هور : هور ایهام دارد 1- خورشید 2- هور العظیم یا هر هور دیگر

60 برادران خورشید : خورشید ایهام دارد 1- نام شخص 2- خود خورشید . اگر معنای خود خورشید را در نظر بگیریم استعاره است ( جان بخشی )

61- برادر خواب : استعاره وکنایه از مرگ62- بر بال دوست :استعاره63- بر سر دو راهی : کنایه64- برگ ریزان : کنایه از پاییز

65- برگ سبز : برگ ایهام دارد 1- برگه دفتر 2- برگ درخت . مراعات نظیر بین برگ وسبز66- برگه های سفید: بین برگه وسفید مراعات نظیر

68-برگی از زندگی : استعاره مکنیه69- برگ وباد : مراعات نظیر. ایهام در برگ70- بزنگاه : کنایه71- بگذار آفتاب برآید : استعاره . بین آفتاب وبرآید مراعات نظیر

72-به دنبال بنفشه :بنفشه ایهام دارد 1- نام شخص 2- گل بنفشه73- به دنیا بگویید بایستاد : استعاره ( جان بخشی )74-به سوی زندگی : استعاره

75- بهار بهار : واژه آرایی ( تکرار) ایهام 1- نام شخص 2- فصل بهار76- بهاران در بهار: واج آرایی77- بهار نامه : ایهام در بهار 1-نام شخص 2- فصل بهار

78- بهشت وبهار : مراعات نظیر79- بیابان عشق : اضافه تشبیهی80- بی صدا فریاد کن : متناقض نما81- بین خودمون بمونه : کنایه82- بی نشان : ایهام 1- بدون علامت 2- کسی که نشانه ای ندارد

83- پا پیچ: کنایه84- پدر پسری : مراعات نظیر85- پدر خاک : استعاره ( جان بخشی ) خاک مجاز از انسان86-پرده نشین : کنایه87- پرواز در حباب : استعاره

88- پروانه : ایهام 1- اسم شخص 2-خود پروانه89- پروانه ها می نویسند : استعاره ( جان بخشی ) ایهام 1- اسم اشخاص 2- خود پروانه ها

90-پس از باران : ایهام 1- اسم شخص 2- خود باران91- پسر بابا : مراعات نظیر92- پلک شب : اضافه استعاری ( جان بخشی )93- پلیس آسمانی :

94- پنج کیلو متر تا بهشت : بهشت ایهام دارد : 1- بهشت زهرا 2- بهشت برین95- پنهان اما آشکار : متناقض نما96- پول کثیف : کثیف ایهام دارد 1- آلوده 2- پولی که از راه نا مشروع به دست آمده باشد

97- پیداوپنهان : تضاد98-پیر وفا : اضافه تشبیهی وکنایه99- پیک سحر : اضافه تشبیهی100-پیله های پرواز :متناقض نما101 -تا ثریا : ایهام : 1-نام شخص 2- ستاره ثریا

102 -تابستان تابستان : تکرا ر.واج آرایی103-تاریکی شب روشنایی روز : تضاد104-تازیان بر باد : استعاره ( جان بخشی )105 -تاکسی شانس : اضافه تشبیهی

105 -تب سرد : متناقض نما106- ترش وشیرین : تضاد ومراعات نظیر107- تصویر یک رویا : استعاره. رویا ایهام دارد108- تکیه بر باد : کنایه واستعاره

109-تلخ وشیرین : مراعات نظیر وتضاد110- توپ گرد : مراعات نظیر111- جادوی مهتاب : مهتاب ایهام دارد 1- نام شخص 2- نور ماه .اگر در معنای نور ماه بگیریم اضافه استعاری ( جان بخشی )

112- جدال با سرنوشت : استعاره ( جان بخشی )113- چار دیواری : کنایه114- چاق ولاغر : تضاد115- چای قند پهلو : مراعات نظیر116- چراغ جادو : جادو مجاز از جادو گر.تلمیح

117- چرخ فلک :اضافه تشبیهی118- چشم بندی : کنایه119- چشم به راه : کنایه120-چشم بلبلی : تشبیه .چشمی که مثل بلبل زیباست121- چشم گربه ای : تشبیه

122- چشمه زندگی : اضافه تشبیهی123- چهار چرخ : کنایه124- چهل تکه : کنایه125- حادثه پشت کلام : استعاره126- حرف تو حرف : کنایه وتکرار

127- حماسه ایثار : اضافه استعاری128- خاکستر وباد : تضاد ومراعات نظیر129- خانه آرزو ها : اضافه تشلیهی130 -خانه بخت : اضافه تشبیهی

131- خانه به خانه : تکرار132 -خانه به دوش : کنایه133- خانه مهر : اضافه تشبیهی

ادامه دارد . روزگارانتان بهاری.حسن دهقان

تبریک سال جدید

بهار می ر سد از را ه تا با خود پیام رویش دوباره ،جوانه زدن وتازه شدن را به ارمغان آورد . ما نیز به همراه بهار گل وجودمان را دوباره خانه تکانی می کنیم و رویشی دوباره را آغاز می کنیم .بهاران بر گل وجودتان خجسته با د.

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم

آبی تر از آنیم کنایه از وجود داشتن است.بی رنگ مردن کنایه از گمنام وبی نشان مردن.بین رنگ وابی تناسب. از شیشه نبودیم هم تشبیه داردوهم کنایه از ضعف وناتوانی .بین سنگ وشیشه تضاد.روح جنون استعاره از عشق . تا غزل بعد کنایه از فرصت دیگر .معنی:ماآنقدر در این دنیاوجودداریم و سر زنده هستیم که در بی نشانی وگمنامی نمیریم.انقدر هم ناتوان وضعیف نیستیم که مثل شیشه با یک ضربه سنگ نابود شویم. ای عشق به ما فرصتی دیگر بده زیرا از مردانگی وغیرت ما دور است که در ننگ بمیریم شب به خیر . حسن دهقان

معادل فارسی کریر

کریر وسیله ای است که مادران٬ نوزادان را در ان قرار میدهند برای رفتن به جایی. میتوان از معادل فارسی«کودک خواب »برای ان استفاده کرد.شب بر شما خوش .حسن دهقان