توضیح بیت (تا سلسله ی ایوان بگسست مداین را )چهارم انسانی

 نوع را که بعد از مداین آمده است رای فاعلیت است : از زمانی که سلسله

ی(زنجیر) ایوان مداین گسسته شدورای فک اضافه  یا حرف اضافه  نیست

.عصر به خیر .حسن دهقان

شعر حدیث جوانی

عیبم مکن که اهوی مردم ندیده ام . کلمه ی اهو ایهام دارد .هم به معنی

عیب است وهم به معنی خود اهو .اما خود شعر را باید دوجور خواند تا

دومعنی ان مورد نظر باشد.اگربعد از مردم مکس کنیم وکاما بگذاریم یعنی

بخوانیم ،عیبم مکن که اهوی مردم ،ندیده ام.اهو معنی عیب میدهد.اما اگر

کاما را برداریم ومردم ندیده را روی هم بخوانیم ،عیبم نکن که اهوی مردم

ندیده ام،اهو معنی حیوان اهو را می دهد.یعنی اهویی که انسان ندیده

است.عصر به خیر .حسن دهقان

با چشم هایش می جنگد ( ادبیات دوم ریاضی وتجربی وانسانی)

در باره ی معنی این قسمت باید گفت که این عبارت دارای معنای کنایی

است وکنایه از این است که مبارز فلسطینی اهل سازش وتسلیم شدن

نیست .انسانی را در نظر بگیرید که بر دهان او زنجیر بستند ( زنجیر را

معمولا بر دست وپا می بندند اما بستن زنجیر بر دهان نهایت خفقان وظلم

را می رساند )،دستانش را بر سنگ شکنجه آویخته اند ، تنها ابزاری که او

می تواند خشم ونفرت خود را به دشمن نشان دهد چیست ؟ چشمان او

.در حقیقت او همه ی خشم ونفرت از دشمن خود را در چشمانش جمع

می کندتا به او بفهماند که اهل تسلیم شدن نیست وتا اخرین لحظه با

دشمن خواهد جنگید وسازش نخواهد کرد .

 

تکواژهمایش

واژه ی همایش

این واژه از3 تکواژ : هم /آ/ شِ ساخته شده است . ی هم که واج میانجی

است . هم پیشوند است . آ ،بن مضارع ازآمدن است . شِ هم پسونداسم

ساز است . لازم به ذکر است که واج میانجی تکواژ حساب نمی شود .با

کلمات نشست وگردهمایی نیز مترادف است .عصر به خیر .حسن دهقان

 

 

( از دست وزبان که براید /کز عهده ی شکرش به در آید ) ادبیات سوم ریاضی وتجربی

دست وزبان را می توانیم مجاز از وجود انسان بگیریم .بین دست وزبان نیز

ارایه ی تناسب است .اما دراین مصراع حضرت سعدی ( ره) دونوع شکر را

بیان کرده است :1- شکر زبانی ؛یعنی وقتی خداوند به انسان نعمتی می

دهد انسان بازبان خود وگفتن عباراتی مثل: خدایا شکر یا الحمدلله یا شکراً

لله از خدای خود سپاس گزاری کند.2- شکر عملی( دست مجاز از عمل) ؛

یعنی ا نسان عملاً وبا رفتار خود از خدا وند منعم شکر گزاری کند ،مثل

:عبادت و نماز خواندن ، انفاق در راه خدا ، نیکی به دیگران و.... این قسم

دوم از قسم اول بسیار مهمتر وارزشمند تر است.عصر به خیر . حسن

دهقان

توضیح بیتی از درس پرورده گویی

( صدف وار گوهر شناسان راز / دهان جز به لولو نکردند باز )در مصراع اول دو تشبیه

وجود دارد : 1- تشبیه گوهر شناسان راز به صدف. گوهر شناسان راز مثل صدف

هستند  2- تشبیه راز به گوهر.اما منظور از رازدر این مصرع چیست؟ منظور از راز،

اسرار الهی است که مثل گوهر ارزشمند هستند .پس گوهر شناسان راز  ،استعاره

ازعارفان واهل حق هستند .بنابراین معنی بیت این می شود عارفان الهی مانند

صدف هستند که فقط برای گفتن سخنان ارزشمند ومفید سخن میگویند .عصر به

خیر.حسن دهقان

 

 

 

 

 

 

توضیحی درباره ی درس چشم به راه ( سوم ریاضی وتجربی )

دوستت دارم /از این رو که مکافاتت می کنم

بعضی عزیزان مکافات را به معنی کیفر ومجازات در نظر می گیرند . در

حالی که این معنی به نظر درست نیست . مجازات کردن کسی را که

دوست داری بی معنی است . یکی از معانی مکافات درد ورنج است که در

این جا بهتر به نظر میرسد .پس معنی بند این می شود : از این جهت دچار

درد ورنج در زندگی می شوی ، زیرا تورا دوست دارم ومی خواهم که رشد

یابی . قران نیز می گوید : ما انسان را در درد ونج آفریدیم . در حقیقت

سختی ها ورنج ها با عث رشدوتعالی انسان می شود . وهمین رنج ها

ومشکلات باعث تلاش انسان برای رفع آنان می شود .وهمین امر باعث

پیشرفت انسان . عصر به خیر .حسن دهقان

 

باسلام خدمت عزیزان مشتاق خواندن سوالات ونظرات وانتقادات شما هستم .می توانید از قسمت نظر دهید مرا یاری کنید با سپاس 

درس پیدای پنهان ( دوم دبیرستان )

آن کس که تو رانمی گذارد که اندردون آیی ؛خود کس اوست که تو او را نمی بینی )

مرجع ضمیر آن کس وخود کس اوست ،خداوند است .ممکن است بعضی عزیزان سوال کنند که حالا چرا خداوند نمی گذارد که کافر وارد مسجد گردد ؟ چون در آیین اسلام کافر جزء نجاسات است و چیز نجس مانند کافریا سگ حق ورود به مسجد را ندارد. عصر به خیر .حسن دهقان  

توضیحی در باره ی واو معدوله ( واوی که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود ، مثل وا ژه ی خواهر )

شاید بعضی عزیزان فکر کنند که چرا این واو باید در کلماتی مثل خویش یا خوار یا خواهر نوشته شود وحذف آن چه مشکلی ایجاد می کند ؟ باید توضیح داد که به دو علت نمی توان آن را حذف کرد : 1- در بعضی از گویش ها هنوز رایج است؛ مثل لری 2- اگر واو حذف شود معنی آن با کلمه ی دیگر اشتباه گرفته می شود ؛ مثلا ًاگر واو خوان ( یعنی سفره ) حذف شود با واژه ی خان ( یعنی ارباب ) اشتباه گرفته می شود و معلوم نیست کدام معنی مورد نظر است ، سفره یا ارباب؟ شب خوش .حسن دهقان 

توضیحی درباره ی واژه ی گرازان ( گرازان به تک ایستادی .ادبیات سوم ریاضی وتجربی )

این واژه درلغت نامه دهخدا ومعین این گونه معنی شده است :جلوه کنان وخرامان ، رفتنی با تبختر.

اما اصل این کلمه می تواند از دو تکواز گراز/ ان تشکیل شده باشد .ان این کلمه می تواند به معنی مثل ومانند باشد ؛ یعنی مثل راه رفتن گراز . حالا مگر گراز چگونه راه می رود ؟ گراز در این کلمه به معنی گراز نر است گرازان نر بسیار جنگجو ، سرسخت وکینه جو هستند وبه همه چیز حمله می کنند ومثل حیوانات پیروز وقدرتمند راه می روندواین حس پیروزی و جنگجویی در آنان باعث غرور وتکبر آنان می شود .واز این جاست که گرازان به معنی با تکبر وتبختر راه رفتن است که در اثر تکبر وقدرت در انسان به وجود می آید . وقت به خیر. حسن دهقان 

تبریك سال جدید

ساقیاامدن عید مبارک بادت. وان مواعید که دادی مرود از یادت.سال جدید بر همه عزیزان مبارک .سالی پر از موفقیت همراه با تندرستی داشته باشید

 

توضیح تکواژ «سار »

این تکواژ وابسته معنی جا ومکان را می دهد. در کلمات ( چشمه سار ،کوهسار ، کوچه سار و....) بنابر این چشمه سار یعنی جای چشمه ، کوهسار یعنی جایی که کوه است . وقت به خیر .حسن دهقان

توضیح بیت ( ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز /کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو . سوم انسانی )

 

کلمه ی کلیدی بیت« دعا »است . شاید بعضی عزیزان فکر کنند که دعا در این جا به معنی معمول دعا کردن است وشعر را این گونه معنی کنند : این عاشق تو همه ی شب برای تو دعا می کند .در حالی که این غزل عرفانی است ومنظوراز گل، ذات اقدس پروردگار است .بنابر این دعا کردن برای پروردگار معنا ندارد . معنی دیگردعا نیایش ومدح وثنا است که در این بیت بهتر به نظر می رسد .پس معنی بیت این می شود : این عاشق تو همه ی شب  از روی صداقت واخلاص تو را مدح وثنا می گوید  وبا تو راز ونیاز ونیایش می کند . عصر به خیر. حسن دهقان

توضیح کلمه ی ننگ در ادبیات

 

این کلمه از نظر معنایی از اضداد است ؛ یعنی دارای دو معنی متضاد است 1- بدنامی وبی آبرویی : مولانا می گوید ( بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما ) 2- حرمت وآبرو , شهرت وآوازه . فردوسی می گوید: ( پی پوزش ونام وننگ آمدم ) .

در کتاب ادبیات سوم انسانی درس رستم واسفندیار1 : ( همان نام من باز گردد به ننگ .)یعنی اگر من به دست اسفندیار کشته شوم بی اعتبار وبد نام می شوم.این جا ننگ به معنی بی آبرویی وبد نامی است .در س رستم واسفندیار 2 ( پی پوزش ونام وننگ آمدم ) یعنی برای عذر خواهی و حفظ  آبرو واعتبار خود آمده ام . پس باید به کار برد آن در جملات وابیات دقت کرد که کدام معنی مناسب است .شب خوش . حسن دهقان

 

توضیح واژه ی پرّان( درس بارقه های شعر فارسی چهارم ریاضی وتجربی)

وبه عالم افسانه ها که آن همه پرّان ونرم است.

پران را بعضی عزیزان به معنی پرواز کننده یا پرنده گرفته اند .درحالی که به نظر این معنی را نمی دهد پران از پر +ان ساخته شده است .«ان »این کلمه به معنی شباهت است ، مثل کلمه ی کوهان و صفت ساز نیست .پس پران به معنی مثل پر است ، یعنی نرم ولطیف وبا کلمه ی نرم مترادف است .شب به خیر. حسن دهقان

توضیح بیتی از درس باغ عشق سال دوم

به نام خدا

 عنان گیر تو گر روزی جمال درد دین باشد /عجب نبود که با ابدال خود را هم عنان بینی

کلمه ی محوری بیت"جمال  درد دین" است . بعضی از همکاران محترم آن را به معنی دین زیبای خداوند گرفته اند .پس معنی آن می شود : اگر دین زیبای الهی دستگیر توشود .....اما آن چه این معنی را دچار اشکال می کند کلمه ی "درد " است که با جمال به نوعی تضاد دارد و کار را مشکل می کند  .درد دین را می توان مجاز از اهل درد دین گرفت  .اهل درد دین ( کسانی که درد دین دارند ) به معنی عارفان واصل است . پس معنی بیت این می شود : اگر عارفان واصل که درد دین دارند دستگیر تو شوند وتورا یاری کنند عجیب نیست که خودت را در کنار اولیای خدا وند ببینی . ( حضرت سنایی می داند که بدون پیر وعارف واصل طی کردن راه سلوک الهی بسیار دشواراست وخطر گمراهی وجود دارد).پس معنی جمال درد دین باعارفان واصل بهتر می خورد تا خود دین الهی. به قول حضرت حافظ : طی این مرحله بی همرهی خضر مکن /ظلمات است بترس از خطر گمراهی . شب خوش .حسن دهقان   

توضیح بیتی از کعبه ی مخفی

 

 به نام خدا

توضیح بیت ( آن چه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد /در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را )

آن چه ما کردیم با خود ، کنایه است : آن بلایی که ما بر سر خودمان آوردیم یا مشکلاتی که برای خودمان درست کردیم .

نابینا به معنای انسان کور نیست بلکه به معنی انسان بی بصیرت ونادان است .

درمیان خانه : استعاره از تن خاکی انسان است

صاحب خانه هم استعاره ازذات  خودمان است

معنی : بلاهای که برسر خودمان می آوریم ، انسان نادان نیز بر سر خود نمی آورد .زیرا که ما وجود حقیقی خود را فراموش کرده ایم و آن را هنوزنشناخته ایم . شب خوش .حسن دهقان

توضیح بیت:زین لاله ی بشکفته ی در دامن صحرا /هر لاله نشان قدم راه نوردی است درس از درد سخن گفتن

 (از سوم انسانی )شاعر می گوید : هرلاله ای که در دامن صحرا شکوفا شده است ،نشانه ای از قدم های راه نورد ی است . اما کلمه ی محوری بیت( راه نورد ) است .بعضی ها راه نورد را به معنی شهیدان گرفته اند. در صورتی که معنی بهتر آن همان سر شک های گلگون بیت سوم همین درس می باشد ( از راه روان سفر عشق در این دشت /گلگونه سرشتی است اگر راه نوردی است )درحقیقت شاعر می گوید: اشک های سرخ رنگی که از چشم بر زمین ریخته شده است ، این لاله ها را به وجود آورده است و لاله های شکوفا شده ی دشت نشان همان اشک های سرخ رنگ  است .بعد در بیت بعد شاعر به خون شهیدان اشاره می کند ( یا خون شهیدی است که جوشد زدل خاک )و می گوید : لاله ها در اثر خون ریخته به زمین شهدا به وجود آمده اند . شب به خیر. حسن دهقان

توضیح بیتی از درس سخن تازه سوم ریاضی وتجربی:

به نام خدا

توضیح بیت: خاک سیه بر سر اوکز دم تو تازه نشد/ یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود .

کتاب رنگ رابه معنی فریب وزرق وبرق دنیا وآوازه را به معنی شهرت طلبی گرفته است .امابه نظر تعبیر بهتری میتوان برای آن در نظر گرفت .خاک سیه برسراو کنایه از بدبخت وبیچاره شدن است . دم مجاز از سخن است . تازه شدن کنایه از شاداب وخوشحال شدن است . در حقیقت شاعر میگوید : هر کس که از سخنان تو خوشحال وشاداب نگردد ،انسان بدبختی است. اما مصراع دوم : .« یا همگی رنگ شود  »را میتوانیم یک تشبیه بگیریم : یعنی چنین انسانی که از سخن تو شاداب نشود مثل رنگ است .هر چند ظاهری زیبا دارد اما باطنی خراب وتباه .( مثل رنگ بر دیوار که ظاهش خوب اما در زیر این باطن خرابی زیاد است ). رنگ را باید در معنی حقیقی خود رنگ بگیریم نه معنی استعاری آن .اما « یا همه آوازه شود »را هم می توانیم تشبیه بگیریم . یعنی انسانی که از سخن مسیحایی تو شاداب نشود مثل آواز است .یعنی فقط ادعا یی و ظاهری بیش نیست ( مثل طبل توخالی )آوازه به معنی شهرت طلبی نیست ، بلکه به معنی خود آواز است با پسوند ه نسبت. ( اما چه می شود کرد باید معنی کتاب را قبول کرد ). عصر به خیر .حسن دهقان

 

 

توضیح بیت ششم درس امید دیدار سوم تجربی وریاضی

نه ای دل توکمی از باغبانی /نه مهر توکم است از گلستانی

ی در باغبان وگلستان را می توان ی نسبت گرفت .

شاعر از زبان عاشق، دل خود را به باغبان وعشق ومحبت خود را به گلستان تشبیه کرده است.در حقیقت می گوید : ای دل من تو مانند باغبان هستی وعشق ومحبت تونسبت به معشوق مثل گلستان است . همان طور که باغبان به گلستانش رسیدگی می کند تا روزی به ثمر نشیند ، تو نیز باید عشق خود نسبت به معشوقت را زنده نگه داری وناامید نشوی تا روزی به وصالش برسی . برای این نظر خود نیز توجه باغبان به گلستان وانسان به پرنده ی در قفس را در ابیات بعدی مثال می آورد .وقت به خیر .حسن دهقان 

پاسخ به سوال دوست چهارم انسانی خودم

بخش عروض اتفاقاً خیلی شیرین است . نمی دانم کدام بخش آن برای شما

دوستعزیزم مشکل است . هر جای آن که مشکل است ، بپرسیدتاپاسخ

دهم. وقت به خیر 

توضیح بیتی از درس اول ادبیات سوم ریاضی وتحربی

به نام خدا

 

این مدعیان در طلبش بی خبرانند /کان را که خبر شد خبری باز نیامد.بعضی از دانش آموزان عزیز  بعد از «مدعیان» مکس می کنند ؛یعنی کا ما می گذارند . در حالیکه اگر قرار کاما گذاشتن باشد ، باید بعد از «طلبش »کاما گذاشت یا مکس کرد  . پس این طور می شود :این مدعیان در طلبش ، بی خبرانند . معنی آن هم می شود: این کسانی که ادعا می کنند خدارا طلب می کنند ، در حقیقت از او خبری ندارند که بخواهند دیگران را به سوی او راهنمایی کنند .

نکته ی دوم آن که : منظور از «کان را که خبر شد ، خبری باز نیامد» شناخت خدا نیست بلکه خبر دار شدن از اسرار الهی است ( آن که را اسرار حق آموختند / مهر کردند ودهانش دوختند ). در حقیقت عارفی که به اسرار الهی وراز هستی آگاه می شود ،

نمی تواند این اسرار را بازگو کند وآن چنان کتمان اسرار می کند که گویی از چیزی خبر ندارد .وقت به خیر. حسن دهقان

 

نقدی بر بیت آخر  صدای پای آب از سهراب

 

 

 بیت آخر : کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر وقرن /پی آواز حقیقت بدویم

 

در معنی این قسمت کتاب نوشته است :وظیفه ی ما شاید این

باشد که میان آموزه های عرفانی ورهاورد های عصر جدید گوش

به آواز حقیقت بسپاریم .کتاب گل نیلوفر را رمز عرفان گرفته است

.اما به نظر می رسد که در این جا می توان تعبیری بهتر برای آن در

نظر گرفت .درست است که در باستان واساطیر گل نیلوفر در

تمامی جهان پاک ومقدس ونماد عرفان بوده است اما خود عرفان

وآموزه های عرفانی انسان را به سوی حقیقت راهنمایی می کند

نه این که از حقیقت دور کند .

هدف عرفان که گل نیلوفر نماد آن است رسیدن به حقیقت است .

پس معنی کتاب نمی تواند تعبیر ی درست باشد .گل نیلوفر در

تخت جمشید ودیگر آثار باستانی و تزیینات آن بسیار دیده می شود

و نماد تمدن هخامنشی می تواند باشد .بنابراین فکر می کنم که

منظور سهراب از گل نیلوفر دنیای باستان واساطیر آن باشد نه

عرفان .پس معنی بیت این می شود : کار ما شاید این باشد که به

جای  پرداختن به دنیای  باستان واساطیروافتخار به  آنها  وعصر

جدید  ودستاورد هایش به دنبال حقیقت بگردیم. بدرود .حسن

دهقان 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیح یک سوال

 

در بعضی از کتب به یک سوال برخورد کردم ازین قرار:

( پوست ،دست کم پنج تومان می ارزد )ونقش «خودش » را

خواسته بود؟ خود آن کتاب نقش خود را بدل گرفته بود . در حالی که نمی تواند بدل باشد ؛ به چند دلیل : 1- کلمه ی خودش هیچ توضیحی به پوست اضافه نکرده است ؛در صورتیکه بدل باید روشن کننده کلمه ماقبل خود باشد .2- بود ونبود خودش در جمله تاثیری ندارد 3- شما اگر پوست را حذف کنید معنی جمله ناقص میشود ( خودش دست کم پنج تومان می ارزد) .بنابراین کلمه ی خودش بدل نیست  وتنها نقشی که دارد قید است .اگر به این دست سوالات برخورد کردید ،همین گونه عمل کنید.  وقت به خیر .حسن دهقان

 

 

سلام دوستان منتظر نظرات ،پیشنهادات وانتقادات خوبتان هستم .می تو انید از بخش نظر دهید با

بنده در ارتباط باشید .روز هایتان با عشق همراه باد 

توضیح یک سوال

 با سلام سوال می شود که : شکل ظاهری فعل ( سوم شخص مفرد ماضی استمراری ) و( دوم

شخص جمع مضارع اخباری ) کدام گزینه با بقیه تفاوت دارد 1 - رسیدن 2- سنجیدن 3- فروختن 4- لغزیدن

 اگر بخواهیم تک تک این افعال را صرف کنیم تا به جواب برسیم خیلی طولانی وگیج کننده می

شود . راحت ترین راه آن است که بن مضارع این افعال را به دست آوریم : 1-رس 2- سنج3-

فروش 4- لغز . خوب از اولی ،دومی وچهارمی فقط (یدن) حذف شده است بدون هیچ گونه تغییری

در بن فعل اما از سومی علاوه بر حذف یدن ، بن فعل نیز تغییر کرده است؛( فروخت ) به(  فروش ) تبدیل شده است .پس جواب درست گزینه 3 است . به همین سادگی .عصر به خیر. حسن دهقان

 

توضیح بیتی از درس کاوه آهنگر

نهان شد آیین فرزانگان / پراکنده شد نام دیوانگان 

 ممکن است بعضی عزیزان دانش آموز فکر کنند کلمه دیوانگان جمع دیوانه است .در حالی که این گونه نیست کلمه دیوانگان جمع  به توان دو دیو است .در حقیقت حضرت فردوسی کلمه دیو را بنا بر ضرورت شعری دو بار جمع بسته است یک با ربا «ان » وبا ر دیگر با « گان»  البته در فارسی چنین جمع هایی نادر است ( در عربی به آن جمع الجمع ) می گویند  . چون در چند بیت بعد می گوید : شده بر بدی دست دیوان دراز .معنی  وکار های دیوانه نیز با کارهای دیوان سنخیتی ندارد .شب خوش .حسن دهقان 

توضیح سوال 16 کنکور 95  رشته ی ریاضی

پرسیده است که گزاره ( امر هستی ونیستی به پویایی ورسایی کاینات بستگی ابدی دارد ) چند

تکواژ دارد ؟ امر هستی ونیستی ؛ نهاداست ؛ پس کاری با آن نداریم . به/پو/یا /یی /و/رس/ا/

یی/-ِ/کاین /ات /بست/ه/گی /-ِ/ابد /ی/دار/دَ/ پس شد 19 عدد . اما کلمه بستگی : 3 تکواز دارد؛

زیرا از بست /ه/گی ساخته شده است . درست است که در هنگام اضافه شدن پسوند گی

تکواز ه حذف می شود اما باید در شمارش آن را حساب کنیم .مثل دلدادگی . ی در وازه پویا و

رسایی واجمیانجی استپس آن را حساب نمی کنیم. شب خوش . حسن دهقان 

پاسخ به سوال آقا سعید در مورد بیت کاوه

با سلام . گفته بودید که برگشت کار اضافه تعلقی است یا غیر تعلقی ؟ اضافه غیر تعلقی . گفته بودید برگشت اسم است یا فعل . اسم  .گفته بودید اگر بدون کسره بخوانیم اشکالی دارد یا خیر . به چند دلیل با کسره بخوانیم بهتر است : 1-  وزن مصراع  با کسره مناسب تر است 2- برگشتِ کار به معنی برعکس شدن ویا دگرگون شدن کار است  3- اگر بدون کسره بخوانیم ( برگشت  کار )معنی مقداری دور از ذهن می شود 4- اگر بدون کسره بخوانید نهاد ما کار میشود ( کار برگشت ) که معنی واضحی ندارد اما اگر با کسره بخوانید ، نهاد ما منی در مصراع قبل است ( منی باعث برگشت ِکار می شود ) که این در معنی  کردن شهر بهتر است . شب خوش.  حسن دهقان